.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام
.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام

کتاب مفقود « الخصائص العلویة » نطنزی - عقاید شیعه در کتابی سنی

کتاب مفقود « الخصائص العلویة » نطنزی - عقاید شیعه در کتابی از اهل سنت !!! 

یکی از آثار مفقود اهل سنت در زمینه زندگانی ائمه - که منابع شیعی از آن استفاده کرده اند - کتاب الخصائص العلویة نطنزی، دانشمند سنی قرن ششم هجری است. این کتاب هر چند اینک باقی نمانده، اما معاصران نطنزی، مانند ابن شهر آشوب، از آن بهره برده اند. معرفی این نویسنده کمتر شناخته شده وبررسی جایگاه نوشته وی در منابع بعدی وبیان دیدگاه های نویسنده آن - که نزدیک به دیدگاه های شیعی است - دراین نوشته پیگیری شده است.

   

 
 درآمد 
نویسندگان اهل سنت در زمینه زندگانی ائمه، بویژه زندگانی امام علی ومناقب وفضایل آن حضرت کتاب های بسیاری تدوین کرده اند.اندکی از این کتاب ها برخوردار از دیدگاه تاریخی است، اما بیشتر آنها به منظور فضایل نگاری تدوین شده است. فضایل طرح شده دراین کتاب ها همان فضایلی است که شیعیان نیز درکتاب های خود، آنها را نقل کرده اند؛ با این تفاوت که در منابع اهل سنت، فضایل امام علی با فضایل دیگر صحابه به هم آمیخته است وفضایل مشابهی برای آنها نقل می شود .یکی از نکات اصلی درکتاب های فضایل نگاری اهل سنت پایبندی ایشان به حفظ موقعیت صحابه رسول خداست.ایشان برای صحابه ترتیب ومراتبی قایل هستند که چهار خلیفه اول و پس از آن، عشره مبشره برترین موقعیت را می یابند. دراین دیدگاه ودر ترتیبی که از سوی ایشان مراعات می شود، امام علی در رتبه چهارم قرار می گیرد.محدثان و مورخان، با این گرایش، ترتیب افضلیت خلفا را به همان منوال برگزیده شدنشان به خلافت می دانند. ترتیب مورد نظر ایشان چنین است: ابوبکر، عمر، عثمان وبعد امام علی. این گروه در کتاب های حدیثی خود، احادیث امام علی را پس از سه خلیفه نخست می آورندو درکتاب های تاریخی نیز حوادث ورخدادهای دوران امام علی وائمه بعدی، پس از بیان رخدادهای عصر خلفای نخست است.نکته ی دیگری که مورخان وفضایل نگاران اهل سنت بدان توجه تمام دارند، مربوط به مناسبات میان صحابه است.محدثان ومورخان اهل سنت تلاش بسیار می کنند تا چنین وانمود کنند، میان صحابه، بویژه چهار خلیفه اول، اختلافات جدی وجود نداشته وبرگزیده شدن ایشان به خلافت، بدون هیچ درگیری واختلافی بوده است.دراین دیدگاه، جمع میان صحابه بزرگ از جمله واجبات است ودر نقل فضایل، از زبان امام علی، خلفای نخست، بویژه ابوبکر وعمر تمجید می شوند؛ چنان که صحابه بزرگ، مانند ابوبکر، عمر وعایشه از جمله ناقلان روایات فضایل امام علی هستند وبرخی از روایات مربوط به فضایل امام علی از ایشان نقل می شود. با عنایت به این دونکته، براساس موارد باقیمانده از نطنزی می توان به مذهب وی - که جانبداری از کل صحابه است - پی برد.
 
 
شرح حال نطنزی 
 
زندگی 
 شرح حال نطنزی راخوشبختانه دوتن از معاصران وی نوشته اند.(1) سمعانی (م 562ق) درکتاب الانساب در عنوان نطنزی (2)وعماد اصفهانی (م 597ق) درخریدة القصر ، بخش شعرای اصفهان، برای وی شرح حالی نوشته اند.(3) شرح حالی که ابن نجّار (578 - 643ق)، برای وی در ذیل تاریخ بغداد نوشته وابن طاووس (م 664ق) درکتاب الیقین، چندین بار از آن نقل می کند، متأسفانه در دست نیست.
 درنام پدر ، اجداد وکنیه وی اختلافاتی است.(4)حموی (م 722ق)، نویسنده ی فرائد السمطین نام او را کامل تر از دیگران چنین ثبت کرده است:
 الإمام حاکم الدین أبوعبدالله محمد بن أحمد بن علی أحمد بن محمد ابن إبراهیم النطنزی مصنّف کتاب الخصائص العلویة علی سائر البریة، والمآثر العلویة لسید الذریة.(5)
 آقا بزرگ در بررسی نام های ثبت شده برای نطنزی ، معتقد است این نام ها برای یک نفر است؛ زیرا نطنزی گاه، به جد منسوب شده ونام پدرش احمد از نسب او حذف شده است؛ چنان که بعید نمی داند یک فرد، دارای دوکنیه باشد. بنابراین، نطنزی می توانسته دو کنیه ی ابوالفتح وابو عبدالله داشته باشد.
 البته به این نکته باید توجه داشت که کنیه جد نطنزی، ابوعبدالله بوده ومحتمل است، به اشتباه ،کنیه وی برای نواده اش ثبت شده باشد.
 خاستگاه وی شهر نطنز، از جمله شهرهای اصفهان ودر بیست فرسخی آن بود. بدین جهت، به «نَطنزی» شهرت داشت. القاب او نیز، شمس الدین ، ذوالبراعتین، تاج اصفهان،(6) کاتب وقاضی بود.جد وی حسین بن ابراهیم نطنزی- که ادیب برجسته ای بود- در کوی آذرویه جوباره شهر اصفهان سکونت داشت وبه زبان عربی وفارسی شعر می سرود وبه ذواللسانین (= ذوالبیانین) مشهور بود.(7)او در سال 497ق، درگذشت.(8) محمد بن علی نطنزی، نواده او - که مورد بحث ماست- به «سبط الادیب» و«سبط النطنزی» شناخته می شد که با توجه به اختلاف درنام اجداد نطنزی ونبودن نام حسین در اجداد پدری وی، او را می توان نواده دختری ذواللسانین دانست.
 
نطنزی ادیب برجسته ای بود که برنظم ونثر تسلط داشت. سمعانی او را آگاه ترین فرد به لغت، ادب وشعر در خراسان وعراق می داند.عماد اصفهانی نیز او را بلند مرتبه، مشهور ، برتر از فضلای عصر خویش - که به جهت فضلش به سلاطین نزدیک شد- معرفی می کند.(9) ابن نجار او را یکتای روزگار وبرترین دانشمند عصر خویش توصیف می کند.(10) 

  

 
  وی پرسفر بود وبه شهرهای بسیاری مسافرت کرد وبا بزرگان زیادی دیدار کرد.اودر اصفهان وخراسان وبغداد روایت شنید وبه شهرهایی مانند، همدان، مرو وغزنه رفت. نطنزی در زادگاه خویش اصفهان، از دانشمندانی چون ابوسعید مطرز، ابوعلی حداد وغانم بن ابی نصر برجی استفاده کرد ودر بغداد از ابوالقاسم رزاز، ابوعلی بن نبهان کاتب وهم طبقه ای های ایشان بهره برد؛(11) از اساتید مشهور وی درزمینه ی ادب می توان محمد بن احمد ابیوردی (م 507ق) را نام برد؛(12) چنان که نطنزی از جمله راویان شعر ابواسماعیل دؤلی طغرایی (م 518ق)، وزیر سلطان مسعود بن محمد بود.(13) صفدی معتقد است با وجود این که نطنزی از عده زیادی در شهرهای مختلف روایت شنید، اما بهره کافی از روایت نبرد(14) و روایات گرد آمده توسط وی، رواج درخور توجهی نیافت.
 دو تن از شاگردان نطنزی را- که مطالب ادبی از وی نقل کرده اند - باید سمعانی وعماد کاتب دانست. سمعانی، علاوه بر استفاده ادبی از نطنزی ، در مرو اجزائی از حدیث را نیز از وی شنیده است.
 
عماد کاتب نیز بیشتر اشعار ابیوردی (م 507ق) را از نطنزی شنیده ودر خریدة القصر تعدادی از سروده های وی را گرد آورده است.(15) ذهبی دوتن از شاگردان وی را - که از اوکتابت کرده اند - ابوسعد سمعانی ومبارک بن کامل می شمرد.(16)
 نطنزی با بزرگان وصاحب منصبان مراوده داشت ونزد ایشان از اعتبار برخوردار بود.(17)او قصیده ای در 160بیت درمدح معین الدین وزیر سلطان سنجر سرود. دربغداد چون به ابوسعد بغدادی ، مقدار ده درهم پول قرض داد، به خدمت سلطان مسعود بن محمد رسید وموضوع را به وی بازگفت. سلطان نیز پانصد دینار به نطنزی داد تا به ابوسعد دهد؛ هر چند ابوسعد این مبلغ را نپذیرفت.(18)
 نطنزی همچنین دراصفهان موقعیت ویژه ای داشت وبا صرف هزینه هنگفتی به تأسیس کتابخانه بزرگی در این شهر اهتمام کرد.عماد کاتب- که در سال 549 ق، و چند سال پیش از مرگ نطنزی او را در اصفهان دیده- وی را دارای شوکت و برتر از همردیفان خود یافته است. ابن شهر آشوب، پس از نام وی، واژه «قاضی» را آورده (19)وحموی نام او را با واژه «حاکم الدین» همراه کرده است(20) که نشان می دهد وی عهده دار منصب قضاوت نیز بوده است.
 ولادت وی درسال 480ق، به بعد در اصفهان بود(21) ودرگذشتش، به نوشته ذهبی، محرم سال 561 ق، ثبت شده است.(22) صفدی مرگ او را حدوداً در سال 550 ق، نوشته است.(23) یاقوت حموی مرگ او را سال 490 ق، دانسته، (24) که صحیح نیست وبا مرگ جد وی- که در آن تاریخ درگذشته- اشتباه شده است.اسماعیل پاشا نیز در ایضاح المکنون، به اشتباه ، مرگ وی را سال 804 ق، نوشته (25) که صحیح نیست وروشن نیست اطلاعات چه کسی را با وی آمیخته است.
 
مذهب 

  

سمعانی در شرح حال جد وی تصریح می کند که وی از اهل سنت وجماعت ودوستدار ایشان بوده است، (26) اما درباره مذهب خود نطنزی ، گزارشی ارائه نمی دهد. البته اگر دراین زمینه تغایری بود، باید ذکر می شد. ابن شهر آشوب در معالم العلماء او را «عامی» مذهب توصیف کرده است.(27) ابن طاووس نیز وی را از نیکوترین علمای اهل سنت و از جمله راویان احادیث ایشان معرفی کرده است.(28) علامه حلی در قسم دوم خلاصة الأقوال ( قسم ضعفا)، از نطنزی یاد کرده واو را عامی مذهب نوشته است.(29) به همین منوال، ابن داود نیز او را عامی مذهب دانسته است.(30)
 آقا بزرگ از این که نطنزی روایات مربوط به «امیرالمؤمنین » بودن امام علی را نقل کرده واشکالی برآنها وارد نکرده، از حسن عقیده ی مؤلف خبر داده ومعتقد است که وی عامی نبوده و کسانی چون سید بن طاووس- که وی را عامی دانسته اند- براساس ظاهر حال وی قضاوت کرده اند؛ زیرا که او خود را از عامه معرفی می نموده وروایات ایشان را نقل می کرده است وحال، آن که در باطن چنین نبوده است. وی معتقد است که نظر ابن شهر آشوب وعلامه حلی درعامی دانستن نطنزی، تنها ناظر به نشست و برخاست وی با عامه بوده، نه این که وی از اهل سنت بوده وپیرو ائمه اربعه ایشان باشد.آقا بزرگ، بر اساس یک قاعده ی کلی، معتقد است درمواردی که کتب رجالی شیعه برکسی اطلاق عامی می کنند، به معنای این است که وی به لحاظ مشرب، عامی بوده، نه به لحاظ عقیده ومذهب. البته این حدس او صحیح نیست؛ زیرا با بررسی روایات برجای مانده از نطنزی می توان رگه هایی از گرایش وی به اهل سنت را در او یافت؛ ضمن آن که خاستگاه نطنزی شهر اصفهان است که درآن ایام به لحاظ مذهبی گرایش به تسنن داشته است.
 
الخصائص العلویة 
نام کتاب نطنزی «الخصائص العلویة علی سایر البریة والمآثر العلیة لسید الذریة» ثبت شده است. نویسندگان سنی، مانند سمعانی، عماد کاتب، صفدی وذهبی- که شرح حال وی را نوشته اند- از این کتاب وی یاد نکرده اند؛ چنان که کتاب دیگری نیز برای وی برنشمرده اند. درمیان معاصران وی تنها ابن شهر آشوب، عنوان کتاب وی را چنین نوشته است: «کتاب الخصائص العلویة علی سایر البریة والمآثر العلیة لسید الذریة».(31) که به ظاهر نشان می دهد نام دو کتاب وی است، اما چنین نیست و واژه ی کتاب، پیش از المآثر العلویة، اضافی است. ابن طاووس در الیقین وحموی درفرائد السمطین ودیگر نویسندگان شیعی، مانند اربلی در کشف الغمة بارها نام کامل کتاب وی را به صورت کامل یا خلاصه شده یاد کرده اند. با توجه به موارد نقل شده از این کتاب، محتوای آن را می توان علاوه بر مناقب امام علی، روایاتی در مناقب اهل بیت، حسنین (ع) وامام جعفر صادق(ع) دانست. 

 

 
از معاصران نطنزی، فقیه «قوام الدین محمد بن علی بن عبد العزیز رازی اهرکینی» کتاب الخصائص العلویة را در سال 560ق، - که یک سال پیش از وفات مؤلف است - استماع کرده است؛ (32) چنان که بر اساس اجازه ی علامه حلی به بنی زهره، وی اجازه ی روایت خصائص نطنزی را بدین طریق داشته است:
 عن السید صفی الدین محمد بن معد، عن الشیخ نصیر الدین راشد بن ابراهیم بحرانی، عن السید فضل الله بن علی بن عبید الله الحسینی، عن مصنفها (الخصائص العلویة) ابی عبدالله محمد بی احمد الحافظ النطنزی.(33)
 
محتوای روایات و موارد برجای مانده 

کتاب الخصائص العلویة نطنزی درقامت اصلی خویش باقی نمانده واینک موجود نیست، (34) اما درمجموع، 111 روایت از نطنزی درمنابع بعدی نقل شده است( پیوست شماره یک).نویسندگانی که کتاب الخصائص العلویة را در اختیار داشته واز آن مواردی را نقل کرده اند، به شرح زیر عبارت اند از:
 
 1. ابن شهر آشوب (م 588ق)، دانشمند شیعی- که معاصر وی بوده-، اولین فردی است که از کتاب خصائص نطنزی یاد کرده واز آن بهره برده است. ابن شهر آشوب در ابتدای کتاب المناقب - که منابع خویش را بر می شمرد- می نویسد که به صورت مناوله (35) کتاب خصائص العلویة را در اختیار داشته است (36) ودرکتاب المناقب، درمجموع، پنجاه مورد از نطنزی ومعمولاً با یاد از عنوان کتاب الخصائص ، از آن روایت نقل روایت می کند.
   

 

 

 از مجموع پنجاه روایتی که ابن شهر آشوب از کتاب الخصائص العلویة نقل کرده، 44 روایت درمناقب امام علی وشش مورد نیز درمناقب وفضایل حسنین است. موضوع احادیث نقل شده ، بیان مناقب وفضایل است وبه مسائل تاریخی کمتر پرداخته است.در روایاتی- که ابن شهر آشوب از کتاب نطنزی برگزیده - هیچ روایتی که در بردارنده ی فضایلی از دیگر صحابه بویژه سه خلیفه اول باشد، موجود نیست، بلکه برخی روایات ، حاوی بیان ضعف هایی درایشان است. برخی از روایات نطنزی در المناقب ابن شهر آشوب چنین است:
 
بنابر روایتی، صحابه از جمله عمر در جنگ احد از کارزار فرار می کنند وبعد از این که امام علی را در جنگ رها کرده اند، از او پوزش می خواهند.(37) همچنین، درجنگ خیبر، ابتدا ابوبکر وعمر به پیکار می روند، اما موفق به پیروزی نمی شوند ورسول خدا از رفتار ایشان ناخشنود می شود تا این که امام علی را برای جنگ فرستاده وکامیاب می شود.(38) درمورد دیگر، عمر درحق امام علی جفا می کند ورسول خدا در برابر او می گوید که اذیت امام علی به منزله اذیت پیامبر است.(39)
 علاوه براین که نطنزی روایاتی را که در بردارنده ی نقاط ضعفی درصحابه است، بیان نموده، برخی موارد نقل شده از نطنزی با مبانی اهل سنت سازگار نیست واز جمله عقاید گروهی از شیعیان به شمار می رود ؛ مانند وجود نام امام علی در دیوان انبیایی که به آنان وحی نمی شده؛ (40) اکمال دین با ولایت امام علی؛ (41) سؤال از ولایت امام علی پس از مرگ و شراکت ابلیس در تولد کسانی که با امام علی سردشمنی داشته اند.(42)
 نطنزی همچنین ، مواردی از کرامات ومعجزات امام علی را نقل می کند که مطابق عقاید شیعیان است. یکی از روایاتی که ابن شهر آشوب نقل کرده، چنین است که امام علی در راه صفین، برای تأمین آب لشکر، سنگی را که صد نفر نمی توانستند حرکت دهند، به تنهایی جابه جا می کند وبا دعای وی چاه آبی ظاهر می شود.چاه ظاهر شده، چاهی است که سیصد تن از انبیا وسیزده تن از اوصیا از آب آن نوشیده اند .راهبی که در آن مکان بوده ، با دیدن این موارد به امام علی گرویده ودر صفین به شهادت می رسد.(43)
 
نطنزی درباره ی مناقب امام علی همان مناقبی را نقل می کند که شیعیان درباره ی آن حضرت نقل می کنند. بنابراین روایات نطنزی، امام علی اولین مسلمان است؛ حب او، عنوان صحیفه ی مؤمن است؛ چندین آیه، به مناسبت، درباره ی امام علی نازل می شود، از جمله درحال رکوع صدقه می دهد وبه خاطر آن، آیه ای نازل می گردد؛ خورشید برای وی باز می گردد.(44)
 نطنزی درباره ی امام حسن وامام حسین نیز کرامتی چنین نقل می کند که ایشان چون شب هنگام از نزد رسول خدا می خواهند به نزد مادر خویش روند، نوری مسیر حرکت ایشان را روشن می کند تا به مقصد برسند؛(45) چنان که داستان سخن گفتن وراز ونیاز راهب نصارا با سر بریده ی امام حسین را در گزارشی بلند نقل می کند که سرانجام آن، پذیرفتن اسلام از سوی راهب است.(46)
 ابن شهر آشوب همچنین، درکتاب دیگرش، با عنوان متشابه القرآن و مختلفه، سه روایت از نطنزی نقل کرده است. این سه روایت، یکی، انتخاب امام علی از سوی رسول خدا برای شکستن بت ها در مکه است.(47) روایت دوم، به کار بردن واژه «سید» توسط رسول خدا برای امام علی است (48) و روایت سوم، درباره ی این است که رسول خدا دعا کرد که گوش امام علی، گوش گیرا (اذن واعیه)باشد.(49) 

  

 
  موارد نقل شده از نطنزی- که توسط دانشمند شیعی ابن شهر آشوب گزینش شده ودرکتاب های المناقب ومتشابه القرآن آمده، هیچ کدام، نمی تواند بیانگر وابستگی وی به اهل سنت باشد، بلکه نشان گر آن است که نطنزی شیعه بوده است.
 
 2. نویسنده ی دیگری که بعد از ابن شهر آشوب قرار داشته وتنها یک روایت از نطنزی درکتاب خویش نقل کرده است، محمد بن حسین رازی (م 658ق)، دانشمند شیعی در نزهة الکرام است.روایت نقل شده، نه درکتاب المناقب ابن شهر آشوب یافت می شود ونه در کتاب های ابن طاووس، که رازی هم عصر با او بوده واحتمال استفاده از کتاب های وی، برای او وجود داشته است. بنابر خبر یاد شده درنزهة الکرام - که خبری بلند وشیعی است - رسول خدا چون به معراج می رود ودرهای هشت گانه بهشت را به وی نشان می دهند، می بیند که بر بالای هر در چنین نوشته شده بود: محمد رسول الله، علی ولی الله.(50) کتاب نزهة الکرام به زبان فارسی تدوین شده وچنین به نظر می رسد که رازی روایتِ نقل شده را ، به صورت مستقیم، از خصائص نطنزی نقل کرده است.از این رو، می توان نتیجه گرفت که خصائص نطنزی پس از تألیف، رواج درخور توجه یافته وبه شهرت کامل رسیده است؛ به گونه ای که در میان نویسندگان فارسی زبان نیز شناخته شده بوده است.
 
 3. دانشمند بعدی شیعه، ابن طاووس ، نیز درکتاب الیقین روایاتی از این کتاب نقل کرده است.ابن طاووس در آثار خویش، درمجموع ، ده روایت از این کتاب نقل کرده است که نُه روایت آن درکتاب الیقین ویک روایت دیگر در کتاب مهج الدعوات است. تفاوت ابن طاووس با ابن شهر آشوب درنقل روایات نطنزی این است که ابن طاووس روایات نطنزی را با اسناد کامل نقل می کند، اما ابن شهر آشوب معمولاً اسناد را به صورت کامل ذکر نمی کند ومحتوا را نیز تلخیص وگزیده نقل می کند.همچنین، بیشتر روایات نقل شده توسط ابن طاووس برجنبه های اعجازی زندگانی امام علی تأکید کرده وبا ابن شهر آشوب از این جهت متفاوت به نظر می رسد.
 روایات گزینش شده توسط ابن طاووس - که به تناسب موضوع کتاب «الیقین باختصاص مولانا علی بامره المؤمنین» انتخاب شده - روایاتی در مناقب امام علی است که جهت گیری برخی از این روایات ، کاملاً شیعی است.این موارد چنین است: روایت دیدار آدم با پنج تن وتوسل به ایشان برای بخشش گناه خویش؛ (51) روایتی در موضوع اسرا - که رسول خدا در اسرا قصر مجللی رامی بیند که برای امام علی است وبه آن حضرت ابلاغ می شود که علی (ع) سرور مسلمانان ، امام متقین وپیشوای رو سفیدان است؛ (52) بنابر روایتی دیگر، رسول خدا امام علی را به عنوان وصی وجانشین خویش برامت برای پس از خود معرفی می کند(53) که روایتی کاملاً شیعی است.
 ابن طاووس درمهج الدعوات روایتی را از کتاب خصائص نطنزی نقل می کند که براساس آن، منصور تصمیم به قتل امام جعفر صادق وامام کاظم (ع) می گیرد ومأمورانی را به این منظور به مدینه می فرستد. مأموران به خانه امام می روند. آن حضرت دعایی می خواند ومأموران، به گمان خود، سر آن دو را جدا کرده ودر کیسه ای گذاشته، نزد منصور می برند ومنصور چون کیسه را می گشاید، مشاهده می کند که سر دو شتر در آن است. روشن می شود که آن دو حیوان برای رفع بلا از امام وفرزندش ، به صورت ایشان در آمده اند.(54)
 
 4. نویسنده دیگری که از خصائص نطنزی مواردی را نقل کرده ، جمال الدین یوسف بن حاتم شامی (م قرن 7)، نویسنده شیعی کتاب الدر النظیم است.وی درمجموع، یازده روایت از خصائص نطنزی نقل کرده است.ویژگی روایات نقل شده توسط شامی این است که معمولاً بخشی از اسناد روایات را حذف کرده وخود نیز بدان تصریح کرده است. شامی کتاب نطنزی را در اختیار داشته ومستقیم از آن نقل می کند. وی هنگامی که مناشده ی امام علی در شوری- که شامل فضایل بسیاری برای امام است - گزارش می کند، پس از آن می گوید که نطنزی برای هر یک از مناقب یاد شده در آن مناشده ، درکتاب خصائص حدیثی آورده که شامی به جهت پرهیز از طولانی شدن، از نقل آنها خودداری کرده است.(55) برخی از موارد برجای مانده از نطنزی، بار اول، درکتاب الدر النظیم آمده است که این موضوع نشان می دهد، وی کتاب خصائص را در اختیار داشته ومستقیم از آن نقل کرده است.موضوع پنج روایت از روایات برگزیده از نطنزی-که در این کتاب آمده-در مناقب امام علی،یک روایت درباره ی حسنین،سه روایت درباره ی امام حسین، دو روایت در باره ی امام صادق ویک روایت نیز درباره ی پنج تن است.روایات یاد شده دراین کتاب، روایات مورد قبول شیعیان است وهیچ گونه تأییدی درباره ی بزرگان اهل سنت در آن یافت نمی شود. داستان انتقال سرامام حسین به شام وظهور کرامات از سر مقدس - که نطنزی آن را در گزارشی بلند نقل کرده است - دارای اشتباه فاحشی است وآن این که ، متولی بردن سر به شام عمر بن سعد ذکر می شود که درجای جای داستان نیز حضور دارد (56) وحال، آن که ، براساس گزارش های تاریخی، چنین مطلبی صحیح نیست وعمر بن سعد، مسؤول بردن سر امام حسین به شام نبوده است. همچنین، داستان احضار امام جعفر صادق توسط منصور ورها شدن آن حضرت از دست وی با خواندن دعایی، (57) بار اول به نقل از نطنزی در الدر النظیم آمده است.
 
 5. نویسنده دیگری که خصائص نطنزی را در اختیار داشته وشش روایت از آن نقل کرده است، علی بن عیسی اربلی (م 692ق)، درکشف الغمة است .روایات نقل شده نشان از آن دارد که اربلی کتاب را در اختیار داشته است. دریک مورد گزارشی را نقل می کند ومی نویسد، تکمیل گزارش درخصائص بدین گونه آمده است. (58) شش روایت نقل شده در کشف الغمة - که همه نزدیک به هم و چهار روایت آن، پشت سر هم است - درموضوع مناقب امام علی است وسه روایت آن درموضوع پیشگامی آن حضرت در پذیرش اسلام است.با این که اربلی از برخی منابع اهل سنت، مانند المناقب خوارزمی به صورت گسترده استفاده کرده، معلوم نیست چرا از کتاب خصائص نطنزی چنین بهره ای نبرده است وحال، آن که وی در این کتاب بنا داشته از نوشته ها و منابع اهل سنت در زمینه ی تدوین تاریخ وفضایل ائمه استفاده کند.
 
6. ششمین فردی که خصائص نطنزی را در اختیار داشته وبه صورت گسترده از این کتاب نقل کرده ، صدرالدین ابراهیم بن شیخ سعد الدین محمد بن موید حموی (م 722 ق)، عالم شافعی مذهب ومحب اهل بیت، در فرائد السمطین است. وی این کتاب را از مشایخ خویش درحله، بغداد، واسط وقدس - که روایت همگی ایشان به سید نقیب شرف الدین ابی طالب عبدالرحمن بن عبد السمیع واسطی می رسیده است - روایت می کند . حموی به چهار طریق به کتاب خصائص نطنزی دسترسی داشته وبه طرق چهار گانه خود در فرائد السمطین، 52 روایت از نطنزی نقل کرده است که همه این روایات مسند است.روایات حموی با چهار واسطه به نطنزی می رسد واز آن به بعد نیز اسناد خود نطنزی ادامه پیدا می کند. روایات موجود از نطنزی درکتاب فرائد السمطین از آن جهت اهمیت دارد که می تواند گرایش های مذهبی وی را نیز نشان دهد؛ زیرا پنج دانشمند پیشین - که از آنها یاد شد - برخلاف حموی نویسنده ی فرائد السمطین، همه شیعه بوده اند وطبیعی است که در گزینش و حذف روایات نطنزی براساس عقیده خود عمل کرده اند. 

  

 
  روایات نقل شده درفرائد السمطین همه درمناقب امام علی وپنج تن است. از میان 52 روایت نقل شده، تنها دو روایت می تواند نشانگر گرایش سنی مؤلف باشد وپنجاه روایت دیگر، روایاتی شیعی است که برخی از آنها کاملاً همسو با عقاید شیعیان است. این روایات چنین است: روایتی که خلقت پیامبر وامام علی را از نور الهی وچهار هزار سال قبل از خلقت آدم می داند (59)؛ حضور جبرییل و میکاییل وهفتاد هزار ملک در شب زفاف فاطمه زهرا؛(60) روایتی که بنا برآن، بردرهای متعدد بهشت رسالت پیامبر و ولایت امام علی نوشته شده است؛ (61) روایتی که پیامبر را خورشید، امام علی را ماه، فاطمه را زهره و فرقدان را حسن وحسین معرفی می کند.(62)
 
 دو روایتی که بخش هایی از آنها شامل تمجیدهایی ازبزرگان صحابه واهل سنت است، یکی مربوط به داستان مواخات است. در این روایت، رسول خدا از ابوبکر، عمر وعثمان تمجید می کند وعمر را کسی می داند که موجبات عزت اسلام را فراهم کرده است وعثمان فردی است که دارای شأنی در آسمان هاست وبه ناحق کشته خواهد شد، عبدالرحمن بن عوف به امین خدا وکسی که به امامت در آسمان ها شناخته می شود، توصیف می شود. همچنین، طلحه وزبیر حواری رسول خدا دانسته میشوند ودرمجموع، افراد یاد شده را اولین کسانی می داند که بر حوض پیامبر وارد خواهند شد. در پایان این روایت نیز امام علی وارث پیامبر - که کتاب خدا وسنت (نه خلافت) را از او به ارث می برد- معرفی می شود.(63) روایت دوم، روایتی است که عمر به توصیف امام علی می پردازد ومی گوید سه ایراد امام علی موجب دوری قریش از وی شده است. این سه ایراد، یکی وجود دُعابه (= شوخی و سهل گیری درامور دنیوی)، دیگری کم سنی و سوم بغض قریش نسبت به امام است. ابن عباس - که مخاطب عمر دراین روایت است - هر سه ایراد را پاسخ می دهد.(64) باقی روایات نطنزی در فرائد السمطین، روایاتی کاملاً همسو با عقاید شیعیان است. با یافت شدن این دو روایت نطنزی درکتاب فرائد السمطین - که حاوی تمجیدهایی از صحابه است - می توان به این نتیجه رسید که وی به لحاظ مذهبی، از اهل سنت بوده، اما این گرایش وی به هیچ عنوان مانع نقل فضایل و کرامات امام علی واهل بیت نبوده وآنچه او درباره ی اهل بیت نقل کرده، همان مناقب وفضایلی است که شیعیان نیز برای ائمه نقل می کنند. محتمل است کتاب نطنزی نیز همچون دیگر کتاب های اهل سنت - که در مناقب امام علی نوشته می شود - شامل موارد بیشتری از روایاتی بوده که فضایل امام علی و صحابه دیگر را هم زمان وآمیخته به یکدیگر نقل می کنند، بوده باشد که تنها موارد اندکی از آن به منابع بعدی - که گرایش های شیعی داشته اند - منتقل شده باشد.
 منابع قرن هشتم به بعد، از این کتاب، به صورت مستقیم، مطلبی نقل نکرده اند وگویا این کتاب پس از این ،مفقود شده است.نویسندگان این قرن وقرون بعدی، هر چند از نطنزی مطالبی را نقل کرده اند، اما این موارد به نقل از منابع دیگر بوده است. موارد چنین است:
 
 - علامه حلی ( م 726ق)، درکشف الیقین فی فضایل امیرالمؤمنین ، دو روایت از کتاب خصائص نقل کرده است؛ هر چند در متن چاپی ، به اشتباه، کتاب خصائص از «طبری» دانسته شده که در واقع، تصحیف «نطنزی» است. با این که علامه حلی اجازه نقل از این کتاب را داشته واین اجازه را به بنو زهره نیز واگذار کرده است، (65) اما به نظر می رسد که خود وی به طور مستقیم، به کتاب دسترسی نداشته و دو روایت نقل شده در کشف الیقین را به واسطه ی کشف الغمة اربلی نقل کرده است.این دو روایت یکی درباره ی این است که ملائکه هفت سال پیش از سایر مردم برامام علی وپیامبر درود می فرستاده اند (66)ودومی درباره ی سخن رسول خداست که امام علی را فاروق امت ویعسوب مؤمنان دانسته است.(67) دو روایت نقل شده توسط علامه حلی درمیان منابعی که پس از نطنزی از وی روایاتی را نقل کرده اند ، تنها در کشف الغمة اربلی به همان گونه وبا همان تعابیر یافت می شود.(68)
 
 - ابن نما حلی (م 841ق) درمثیر الأحزان، دو روایت از نطنزی نقل کرده است.به نظر می رسد این روایات به واسطه ی کتاب الدر النظیم بوده است.شاهد برمطلب، چنین است که شامی در الدر النظیم، پیش از نقل گزارشی درباره ی پخش شدن ندایی در مدینه - که خبر شهادت امام حسین را اعلام می کرد- اظهار می دارد که این مطلب را تنها نطنزی نقل کرده است.(ومن ذلک: ما انفرد به النطنزی فی کتاب الخصائص). ابن نما نیز در مثیر الاحزان، پیش از ارائه ی خلاصه همان مطلب، همچون شامی نوشته است: ومما انفرد به النطنزی فی کتاب الخصائص.هماهنگی در عبارات، نشان گر آن است که ابن نما مطالب را از الدر النظیم شامی برداشت کرده است. 

 
برخی دانشمندان شیعی دیگر نیز تصریح کرده اند که موارد نقل شده از نطنزی درکتابهایشان به واسطه منابع دیگر بوده است. بیاضی (م 877ق)، در صراط المستقیم کتاب خصائص نطنزی را از جمله کتاب هایی می داند که به طور مستقیم ، بدان دسترسی نداشته وبه واسطه ی کتاب های دیگر، حدود ده روایت از آن نقل کرده است.(69) همچنین حر عاملی (م 1104ق)، در اثبات الهداة این کتاب را از جمله کتاب هایی که هنگام تدوین کتاب خویش بدان دسترسی نداشته وبه واسطه منابع دیگر از آن نقل کرده، نام می برد؛ (70) چنان که مجلسی (م 1111ق)، روایاتی که از نطنزی نقل کرده، به واسطه ی منابع دیگر، مانند المناقب ابن شهر آشوب است.
 نکته ی درخور توجه این است که منابع اهل سنت (غیر از کتاب فرائد السمطین که دیدگاه هایش نزدیک به شیعیان است )، هیچ روایتی را از خصائص نطنزی نقل نکرده اند. این که صفدی گفته نطنزی بهره ای از روایات خویش نبرده، شاید اشاره به همین موضوع باشد که از روایات وی استقبالی درمیان اهل سنت نشده است. سمعانی - که شاگرد نطنزی بوده - درکتاب ادب الاملاء والاستملاء ، دومطلب از وی نقل می کند که هر دو مطلب نقل شعری از نطنزی است (71) واین موارد از کتاب خصائص نیست.
 
نتیجه 
 نتایجی که با مرور برموارد برجای مانده از نطنزی می توان بدان دست یافت، بدین شرح است:
 اول، این که براساس مواردی که از نطنزی درمنابع شیعی نقل شده، نمی توان به گرایش واقعی وی دست یافت؛ زیرا که منابع شیعی براساس عقاید خویش وبا گزینش، روایات وی را نقل کرده اند؛ چنان که حموی، نویسنده ی فرائد السمطین - که تمایلات سنی دارد - مواردی را از وی نقل کرده است که شامل تمجید از بزرگان اهل سنت است.
 دوم، این که نویسندگان اهل سنت درنقل فضایل برای امام علی واهل بیت، هیچ منعی در برابر خود نمی دیده اند، بویژه گاه فضایلی را در باب ولایت امام علی نقل کرده اند که بیانگر جانشینی به حق وی بر رسول خداست؛ اما با بررسی کتاب های مشابه خصائص نطنزی- که به شکل اصلی خود باقی مانده اند؛ مانند المناقب امام علی خوارزمی - می توان به این مسأله پی برد که این گونه نگارش ها درجای خود، مناقب دیگر صحابه را نیز نقل می کنند ویا در تفسیر فضایل نقل شده برای اهل بیت به گونه ای عمل می کنند که آنچه مراد شیعیان است، حاصل نمی شود. 

  

 
  سوم، این که گاهی برخی نویسندگان اهل سنت - که فضایل اهل بیت را به صورت مستوفی نقل کرده وبرای ایشان اهمیت وجایگاه ویژه ای تعریف کرده اند - متهم به گرایش های شیعی شده اند. نویسندگان تندرو اهل سنت برای مقابله با این نویسندگان وکتاب هایشان، بدان ارجاع نمی دهند تا از رده خارج گردند؛ چنان که فراموش شدن کتاب نطنزی وعدم ارجاع به آن، درمیان منابع بعدی اهل سنت، می تواند ناشی از همین دیدگاه بوده باشد.
 چهارم، این که خاستگاه نطنزی، هرچند شهر اصفهان بوده - که به گرایش سنی وحتی ناصبی گری شهرت داشته است - اما این گرایش به مرور تضعیف شده ، به گونه ای که نطنزی درقرن ششم توانسته درآن شهر چنین کتابی تدوین کند که دیدگاه های مطرح شده در آن، نزدیک به دیدگاه شیعیان درباره ی اهل بیت است.
 


 
 کتابنامه 
 - اثبات الهداة بالنصوص والمعجزات، محمد بن حسن الحر العاملی (م 1104ق)، بیروت: مؤسسة الاعلمی، 1425ق.
 - أدب الاملاء والاستملاء، عبدالکریم بن محمد سمعانی (م 562ق)، تحقیق: سعید محمد اللحام، بیروت: دار ومکتبة هلال، 1409ق.
 - الأنساب، عبدالکریم بن محمد السمعانی (م 562ق)، تحقیق: عبدالله عمر البارودی، بیروت: دار الکتب العلمیه، 1408ق.
 - إیضاح المکنون، اسماعیل باشا البغدای ( م 1339ق)، تصحیح: محمد شرف الدین یالتقایا، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
 - اهل البیت فی المکتبة العربیة، عبدالعزیز الطباطبایی (م 1416ق)، قم: مؤسسة آل البیت، 1417ق.
 - بحار الأنوار ، محمد باقر المجلسی (م 1111ق)، بیروت: مؤسسة الوفاء، 1403ق.
 - بغیة الطلب فی تاریخ حلب، صنفه ابن العدیم الصاحب کمال الدین عمر بن احمد، تحقیق: سهیل زکار، بیروت: دار الفکر، بی تا.
 - تاریخ الاسلام، شمس الدین الذهبی (م 748ق)، تحقیق: عمر عبد السلام تدمری، بیروت: دار الکتاب العربی، 1417ق.
 - تذکرة الحفاظ، محمد بن احمد ذهبی (م 748ق)، تحقیق: زکریا عمیرات، بیروت : دار الکتب العلمیة، 1419ق.
 - خریدة القصر وجریدة العصر ، عماد الدین الکاتب (م 597ق)، تحقیق: عدنان محمد آل طعمه، تهران: نشر میراث مکتوب، 1377ق.
 - خلاصة الأقوال ، علامه حلی(م 726ق)، تحقیق:جواد القیومی، مؤسسة نشر الفقاهة، 1417ق.
 - الدر النظیم فی مناقب الائمة اللهامیم، جمال الدین یوسف بن حاتم الشامی، قم: جامعه مدرسین، 1420ق.
 - الذریعة إلی تصانیف الشیعة، آقا بزرگ تهرانی، قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان ، بی تا.
 - رجال ابن داوود، ابن داوود حلی (م 740ق)، تحقیق: سید محمد صادق آل بحر العلوم، قم : منشورات رضی، 1392ق.
 - سیر أعلام النبلاء، شمس الدین محمد ذهبی (م 748ق)، تحقیق: شعیب الارناووط ، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414ق.
 - صراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، علی بن یونس البیاضی (م 877ق)، تحقیق: محمد باقر البهبودی، مکتبة المرتضویة، 1384ش.
 - فرائد السمطین، ابراهیم بن سعد الدین شافعی (م 730ق)، بیروت: مؤسسة المحمودی، 1400ق.
 - کتاب الوافی بالوفیات، صلاح الدین خلیل بن ایبک صدفی، باعتناء: دیدرینغ ، دار النشر فرانز شتاینر بقیسبادان، 1974م.
 - کشف الغمة، علی بن عیسی اربلی(م . 692)، تحقیق: سید احمد الحسینی ، قم، منشورات شریف رضی، 1421ق.
 - کشف الیقین فی فضایل امیرالمؤمنین، حسن بن یوسف بن مطهر الحلی (م 726ق)، تحقیق: حسین درگاهی، تهران: مؤسسة الطبع والنشر، 1411ق.
 - متشابه القرآن ومختلفه، ابن شهر آشوب(م 588ق)، قم: انتشارات بیدار، بی تا.
 - مشیر الأحزان، ابن نما حلی، قم: مدرسه ی امام هادی، 1406ق.
 - مجمع الآداب فی معجم الألقاب، عبدالرزاق احمد المعروف بابن الفوطی الشیبانی (م 723ق)، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: مؤسسة الطباعه والنشر، 1416ق.
 - معالم العلماء، محمد بن علی بن شهر آشوب(م 588ق)، تحقیق: محمد صادق آل بحر العلوم، بیروت: دار الاضواء ، بی تا.
 - معجم الادباء ، شهاب الدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی( م 626ق)، بیروت: دار الغرب الاسلامی، 1414ق.
 - معجم البلدان، شهاب الدین ابو عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی (م 626ق)، بیروت: دار صادر، 1995م.
 - مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، قم: انتشارات علامه، 1379ش.
 - مهج الدعوات، علی بن طاووس (م 664ق)، قم: دار الذخائر، 1411ق.
 - نزهة الکرام و بستان العوام، محمد بن حسین رازی (م 658ق)، تهران: کتابخانه مرکزی وادبیات دانشگاه تهران، بی تا.
 - الیقین بإختصاص مولانا علی بامرة المؤمنین، علی بن طاووس (م 664ق)، تحقیق: انصاری، قم: دار الکتاب الجزائری، 1413ق.
 پیوست یک. درمجموع ، موارد برجای مانده از نطنزی به صورت غیر تکراری درکتاب های بعدی 111 مورد است.این موارد به شرح زیر است: 
 

ردیف

موضوع

منبع

1

خلق نور پیامبر وعلی

فرائد 41/1

2

توسل آدم به پنج تن

یقین ، 174

3

پنج تن در زیر عرش

فرائد، 49/1

4

ولایت علی بردر بهشت

نزهه - فرائد 238/1

5

سؤال از ولایت علی

مناقب، 151/2

6

اعراض بی دینان از ولایت

فرائد، 300/2

7

منزل امام علی در بهشت

فرائد، 103/1

8

امام علی حلقه دربهشت

مناقب - فرائد، 161/2

9

یاد از علی در اسرا

فرائد، 237/1

10

اولین مسلمان

مناقب، 6/2

11

پذیرش اسلام هفت سال قبل از مردم

کشف، 97/1

12

نماز سه نفری

کشف، 101/1

13

بعثت 2شنبه اسلام علی سه شنبه

مناقب- کشف، 103/1

14

فاروق امت یعسوب مومنان

کشف، 103/1

15

آیه صالح المومنین

فرائد، 363/1

16

آیه وعد حسن

فرائد، 364/1

17

آیه والذی جاء بالصدق

النظیم، 280

18

آیه وارکعوا مع الراکعین

مناقب- کشف ، 103/1

19

آیه مرج البحرین

مناقب، 318/3

20

آیه ود

مناقب، 93/3

21

آیه نازله در بدر

مناقب، 119/3

22

آیه بینه

مناقب، 85/3

23

آیه تعیها اذن واعیه

مناقب، 78/3

24

آیه وزارت

مناقب ، 57/3

25

آیه اکمال دین

مناقب، 23/3

26

آیه جاء بالصدق

مناقب، 92/3

27

آیه و رفعناه مکانا علیا

مناقب، 135/2

28

شمول آیات یا ایها الذین امنوا

یقین، 462

29

حدیث منزلت

مناقب - فرائد، 123/1

30

حدیث مواخات

مناقب - فرائد، 119/1

31

رد شمس

مناقب، 316/2

32

غدیرخم

النظیم،781

33

حدیث طیر

مناقب، 282/2

34

مهربانی با فاطمه بنت اسد

فرائد، 378/1

35

سلام ملائک برعلی روزبدر

مناقب، 241/2

36

لافتی الا علی

فرائد، 257/1

37

پایداری علی روز احد

مناقب، 117/2

38

علی در روز خیبر

مناقب ، 127/3

39

حفاظت ازسرما وگرما

فرائد ، 264/1

40

حق امام علی برامت

فرائد، 297/1

41

آگاهی از نزول آیات

فرائد، 200/1

42

عنده علم الکتاب

مناقب، 29/2

43

آگاهی از زمان مرگ

فرائد، 390/1

44

افتخار پیامبر به علی

فرائد، 232/1

45

دادن سنگ ریزه به پیامبر

فرائد، 233/1

46

بخشش درحال رکوع1

مناقب - فرائد،193/1

47

بخشش درحال رکوع 2

فرائد، 194/1

48

انفاق مال

مناقب، 71/2

49

عمامه رسول خدا بر سر علی

فرائد، 76/1

50

حضور ملائک در ازدواج علی

فرائد، 96/1

51

حب علی عنوان صحیفه مومن

مناقب، 151/2

52

سفارش به محبت علی 1

فرائد، 132/1

53

سفارش به محبت علی 2

فرائد، 134/1

54

بغض منافق برعلی

فرائد، 133/1

55

اذیت علی اذیت رسول الله

مناقب، 211/1

56

زوال عنابت پیامبر از مخالف علی

فرائد- نظیم، 328

57

حق با علی

فرائد، 177/1

58

سفارش به عمار بر پیروی از علی

فرائد، 178/1

59

پیروی علی پیروی از پیامبر

فرائد، 179/1

60

سلام به امارت برعلی

یقین، 177

61

علی امام المتقین1

یقین، 469

62

علی امام المتقین2

یقین، 470

63

علی امام المتقین3

یقین، 471

64

علی وصی وخلیفه پیامبر

یقین، 494

65

قضای دین پیامبر به دست علی

فرائد، 60/1

66

خیر الوصیین

یقین ، 178

67

انتقام به دست علی

مناقب، 219/3

68

نام امام علی در دیوان انبیا

مناقب، 265/3

69

انهدام دو رکن علی

مناقب، 361/3

70

شاهنشاه عرب

مناقب، 113/3

71

سید عرب

مناقب، 13/3

72

همراهی با پیامبر تاآخرین لحظه

مناقب، 351/2

73

سب علی مساوی سب پیامبر

فرائد، 302/1

74

سزای سب امام علی

مناقب- فرائد، 304/1

75

یافتن آب در صفین باعای امام

مناقب، 292/2

76

زن سلقلقیه

مناقب، 267/2

77

امام علی ومبارزه با ابلیس

مناقب، 249/2

78

حسن ایمان علی توسط جبرئیل

مناقب- نظیم، 328

79

امام علی ونامگذاری فرزندان

مناقب، 227/2

80

منزل رسول خدا ومنزل علی

مناقب- فرائد، 103/1

81

امام علی و ولیدبن عقبه

مناقب، 10/2

82

هفت ویژگی امام علی

مناقب- نظیم، 283

83

سه ویژگی امام علی

کشف، 103/1

84

سه ویژگی دیگر

فرائد، 207/1

85

تشبیه علی به ماه

مناقب- فرائد، نظیم، 791

86

توصیف عمر از امام علی

فرائد، 334/1

87

عمر وامام علی

مناقب، 211/3

88

لولا علی لهلک عمر

فرائد، 337/1

89

مبارزه جویی با معاویه درصفین

فرائد، 376/1

90

عدم رضایت واگذاری شام

فرائد، 380/1

91

توصیف امام علی نزد معاویه

فرائد، 374/1

92

نظر حسن بصری درباره ی امام

فرائد، 381/1

93

عمر بن عبدالعزیز و ولایت امام

فرائد، 66/1

94

خطبه حسن پس از شهادت پدر

فرائد، 234/1

9 5

روشنی راه برای مسیر حسنین

مناقب، 390/1

96

تزئین بهشت به حسنین

مناقب، 395/3

97

تعویذ حسنین

مناقب - نظیم، 392/3

98

احترام ابن عباس به حسنین

فرائد، 72/2

99

حوادث ناگوار پس از شهادت حسین

النظیم، 566

100

کرامات سر امام حسین

مناقب- نظیم، 562

101

نوشته شدن بر دیوار با قلم آهنین

النظیم، مثیر، 95

102

سرابن زیاد

مناقب، 61/4

103

بی احترامی به مرقد حسین

مناقب، 64/4

104

آیه مباهله

فرائد، 23/2

105

تحریم آتش برفرزندان فاطمه

فرائد، 64/2

106

انتساب ذریه فاطمه به پیامبر

فرائد، 77/2

107

سفارش به محبت آل

فرائد، 294/2

108

حسنه همان حب اهل بیت

فرائد، 299/2

109

بهشتی بودن اهل بیت وذریه

فرائد، 295/2

110

قصد منصور برای قتل صادق

مهج- نظیم، 622

111

احضار صادق توسط منصور

النظیم، 622


منبع: فصلنامه علوم حدیث شماره 53

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد