.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام
.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام

اسرار نیایش در تشیع - قسمت دوم

 

  

فصل چهارم :دستاورد های دعا در زندگی انسان چیست؟
دستاورد های دعا در زندگی انسان چیست ؟
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واصل شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش می رو که با دلدار بپیوندی(58)

(اعتقاد) به آفریدگار آفرینش و (ارتباط و اتصال) با کانون عظمت و محبت خداوند با دعا و درخواست خاضعانه از او، برکاتی بی پایان در نگرش و گرایش انسان دارد و پدید آورنده عشق و شیدایی در سرای دل و دیده است تا در فراز و فرود حوادث و تیرگی و تاریکی سختی ها ، روشنگر زندگی باشد و امروز پر امید را به فردایی پر نوید برساند.عظمت و اهمیت (آثار دعا) به گونه ای است که لازم است با هم مروری از سر تأمّل و اندیشه بر هر یک بنماییم و شناخت روشنگری نسبت به مجموع این معارف داشته باشیم :

1.ایجاد آرامش روحی

(جسم انسان) محصول این سرا و فراوردۀ آب و خاک است اما (روح انسان) موجودی ملکوتی و قدسی است که به دلیل حقیقت جویی ، هرگز با جلوه های ظاهری زندگی آرام و قرار نمی یابد ، بلکه رسیدن به بی کران جاودانگی جاودانگی و امواج نامحدود ابدیت و الوهیت خداوندی ، آن را آسایش و آرامش می بخشد.البته این آرامش واقعی با آسایش و رفاه مادی یعنی مصون ساختن زندگی از دغدغه های گوناگون تفاوت دارد، زیرا افرادی در رفاه کامل به سر می برند اما به دلیل آن که پاسخ قانع کننده ای برای درون خود نمی یابند و همۀ افکار و افعال خود را بر امور مادی متمرکز کرده اند ، همیشه دچار بحران های روحی هستند و سرانجام به ورطۀ پوچ گرایی که مرگ ناپیدا و زود هنگام است ، کشیده می شوند. در این صورت نبودن را بر بودن ترجیح میدهند!!.اما آنان که با نیرویی برتر و موجودی به اضافۀ بی نهایت آشنا هستند و او را (مدبّر هستی) و (برطرف سازنده هرگونه نقص و سستی) می دانند و در تنگناهای زندگی به عنوان (قاضی الحاجات)و (ارحم الراحمین)به او پناه می برند و با وی سخن می گویند و رازو نیاز می کنند، بدون شک از اضطراب های روحی ، سردرگمی ها ،یأس ها و نومیدی ها مصون و محفوظ می مانند و احساس آرامش روحی-روانی می نمایند؛ احساسی لذت بخش، دلنشین و روح نواز که در پرتو آن تمام تلخی ها و سختی هایِ مادی ، سهل و آسان می شود و هرروز بر نشاط و پویایی آدمی می افزاید .قرآن کریرم این ارمغان آسمانی را به گونه ای شفاف چنین ترسیم می سازد :( الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم أَلا بِِذِکرِِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوب)؛(59)کسانی که ایمان آورند و قلوبشان با یاد خداوند آرام گیرد ، همانا (آگاه باشید که) با یاد و نام خدا قلب ها آرام گیرد . از آن سو بیماردلان و سست باورانی را مطرح می کند که در پی آسایش روحی خویش به جلوه های مادی و زودگذر چنگ زده اند اما غافل از حقیقتی ژرف هستند(إِنَّ الَّذِینَ لا یَرجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بالحَیاةِ الدُّنیاو اطمَأَنُّوا بِها...(60)) که زندگی دشواری برای خود رقم زده اند(و مَن اَعرَضَ عَن ذِکرِی فإِنَّ لَهُ مَعیشَةَ ضَنکاً و نَحشُرُهُ یَومَ القِیامَةِ أعمی(61) ) و فرجامی دردناک در انتظار آنان خواهد بود.(أُولئِکَ مَأواهُمُ النّارُ) (62)

2.ایجاد امید و اطمینان در زندگی

(امید) شادمانی است به خاطر انتظار امری مطلوب و محبوب در آینده(63) که از (حسن ظن) با (خوش گمانی) انسان سرچشمه می گیرد. این صفت قدسی که در فرهنگ معارف دینی (رجاء)نام گرفته است چونان خوف یعنی بیم از فرجام اندوهبار در زندگی ، دو بال پروازند که با آن دو مقربان و خوبان بندگان به جایگاه ستوده ای پرواز می کنند و همانند توسن های تیز پا ، گردنه های سخت آخرت را طی می نمایند.قرآن کریم ویژگی والای مؤمنان و دین باوران را ، امید به رحمت خدا می داند : (اُولئَکَ یَرجُونَ رَحمَةَ الله)(64) و خطاب به آنان می فرماید : ( لا تَیأَسُوا مِن رَوحِ اللهِ إنهُ لا ییَأََسُ مِن رَوحِ اللهِ إِلاَّ القَومُ الکافِرُونَ) از رحمت خدا نومید مباشید ، زیرا تنها گروه کافران از رحمت الهی نومید می شوند.به یقین یأس و نومیدی از سپاهیان شیطان است و ابلیس به خاطر چنین صفت ناشایستی ، هدف لعنت و برائت ابدی قرار گرفت. از این رو تعادل بین (خوف)و (رجاء)از صفات صالحان است که :(یَدعُونَ رَبَّهُم خَوفاً وَ طَمَعاً...)؛(65) خداوند را هماره از سر خوف از گناهان خویش و امید و طمع به رحمت بی کران الهی می خوانند.آری؛ امید سرمایه ای سرشار از شوق و شیدایی است که در پرتو آن حضور در محضر خداوند ، استمرار مراقبه و مجاهدۀ افراد با اعمال صالح و مراقبت از ارزش های الهی نصیب انسان می شود. (66)بنیان رجاء ، محبت و علاقه قلبی به خداست که چونان دارویی شفا بخش ، غم هاو غصه های پدید آمده در سرای وجود انسان ها با آن زدوده می شود و توانمندی ، نگاه روشن به آینده و خرسندی و خوشحالی روحی جایگزین یأس و نا امیدی می شود. آموزه های آسمانی معصومان (علیهم السلام ) بیانگر این واقعیت است که مرز ممنوعۀ رجاء ، غرور و غفلت است که به انسان جرأت و جسارت عصیان ها و طغیان ها را می دهد ، از این رو امام باقر (علیه السلام ) با اشاره به خوف خداوند که به صورت سنجیده و دقیق ، بایسته و شایستۀ روح و روان آدمی است ، فرمود : ( در قلب هر مؤمن دو نور است : نوری از ترس و نوری از رجاءکه اگر با هم در ترازو نهاده شود ، هیچکدام از دیگری بیشتر نخواهد بود. )(67)این بینش و برداشت موجب گردید که امام صادق (علیه السلام ) از جمله ویژگی های شیعیان علی (علیه السلام ) را (امید و رجاء به خزائن رحمت و ثواب های مغفرت الهی) بیان و این صفت را باعث افتخارو سرافرازی همگان به عنوان معرف (شیعیان جعفر بن محمد)(68) معرفی نماید.در یک نگاه ارتباط آگاهانه واندیشمندانه انسان با خدای مهربان از طریق (دعا) ، ( نسیم امید )و ( مشعل عشق و تلاش)در زندگی می آفریند و عبد رازگو و نیاز آورنده به پیشگاه پروردگار را با کیمیای امید و ارادت همراه می کند تا هرگز غبار خمودی ، خستگی و افسردگی از هجوم سختی ها بر سیرت و صورت او نمایان نشود و هماره خود را در پناه مهربان ترین مهربانان بیابد .

3.تقویت ارتباط با خالق و حسن تعلق به او

سومین اثر مثبت دعا ، یادآوری این حقیقت است که انسان در دنیای پر حادثه و پر غوغا که معیار بسیاری از ارتباطات و مناسبات ، مادیات است ، تنها ، رها و بی یاور نیست ، بلکه در پیچ و خم حوادث زندگی ، دادرس و فریادرسی دارد که با او به گفت و گو می پردازد و با اندوه دل و اشک دیده ، ارتباط معنوی و حس تعلق بیشتری می یابد .احساس انس و یگانگی انسان با خدای خویش ، از جلوه ها و جاذبه های ملکوتی عبادات و دعاهاست که فرد را با خداوند نزدیک می سازد و او را هم سو و هم جهت با خدای مهربان و حکیم می نماید:
دست بر دامن معشوق زدم دوش به خواب
دست من بر دل من بود چو بیدار شدم
با نخستین گام تقرّب از سوی عبد ، بارش برکات و حسنات از طرف خداوند پر مهر به سوی انسان سرازیر می شود تا خود را سر بلند و پر افتخار از این ارتباط بداند.گفتار گرانقدر پروردگار دربارۀ آثار گفت و گوی بنده با خالق خود نمونه ای ناب در این باره است که خداوند فرمود :( من نماز را بین خود و بنده ام تقسیم کرده ام . نیمی ازآن من است و نیمی دیگر از بنده ام)وقتی بنده می گوید (بسم الله الرحمن الرحیم) خداوند می فرماید :بنده ام مرا یاد کرد و زمانی که نمازگزار می گوید (الحمد لله رب العالمین)، پروردگار می گوید : بنده ام مرا سپاس گزارد و وستایش گفت و چون فرد در نماز می گوید : (الرّحمن الرّحیم)، خداوند می فرماید : بنده ام مرا و وقتی می گوید: (مالک یوم الدّین) پروردگار می فرماید : بنده ام مرا تمجید کرد و کار خود را به من واگذار نمود وآنگاه که نماز گزار ادامه می دهد : (ایاک نعبد و ایاک نستعین) می فرماید : این بین من و بندۀ من است. تا آنکه شخص در نماز خود می گوید : (اهدنا الصراط المستقیم) ، پروردگار می فرماید : (این از آن بندۀ من است و بنده ام آنچه بخواهد از آن اوست.) ؟(69) آری بیش از آنچه و پیش از آنچه ما به خدای خویش عشق می ورزیم او نسبت به ما علاقه و محبت دارد و این نعمت ناپیدا ، باعث دعاها و عبادات از سوی ما می شود. بی شک :
تا که از جانب معشوقه نباشد کششی
کوشش عاشق بیجاره به جایی نرسد
از این رو خداوند با شروع دعا و رازو نیاز بندگان پاکدل و سپید سرشت به جبریل امین – که موکل حاجات (70)بندگان است – می فرماید :(یا جِبرَئیل اِحبَس حاجَةَ عَبدی فَاِنَّهُ اُحِبُّهُ و اُحِبُّ صُوتَه)؛(71)( ای جبرئیل! حاجت بنده ام را نزد خود نگاهدار و به او عطا مکن زیرا من او را دوست دارم وبه صدای او علاقه مندم)اما زمانی که کافری رو به درگاه الهی می کند ، پروردگار می فرماید :(یا جِبرَئیل! اِقض حاجَةَ عَبدی فَاِنّی اَبغَضُهُ و اَبغِضُ صُوتَه)؛ (72)ای جبرئیل حاجت بنده ام را به او ده که همانا او را و صدای وی را خوش ندارم .و دشمن می شمارم.شیرینی و دلنشینی مناجات ، با خداوند رحیم و مهربان آنگاه افزون می شود که با سخن امام صادق (علیه السلام ) آشنا شویم که فرمود :کسی که ده مرتبه بگوید : (یا ربّ یا ربّ) به او گفته می شود : بله بنده من حاجتت چیست؟ فردی که ده بار بگوید : (یا الله یا الله) به او خطاب می شود : لبیک! حاجت خود را بگو. و زمانی که شخصی هفتاد بار بگوید : (ماشاءالله لا حول و لا قوه الا با الله) پروردگار هفتاد نوع بلا از انواع بلاها از او دور می کند که کمترین آن ها (جنون و دیوانگی) است.(73) در یک نگاه افق چشم نواز و زرّین این ارتباطات الهی به گونه ایست که انسان را از (عبودیت) به (ربوبیت) می رساند همان گونه که امام صادق (علیه السلام ) فرمود :(عبودیت) صفت برجسته و گوهری است که در درون خود (ربوبیت) دارد(74). ترجمان تفصیلی این سخن ، حدیث قدسی است که خداوند به انسان خود ساخته و وارسته ای که هر لحظه خود را در ارتباط با خدای خویش می داند. می فرماید : ( ای فرزند آدم! من غنی هستم که فقیر نمی شوم ، مرا در آنچه به تو امر می کنم اطاعت کن تا تو را نیز – از همه چیزو همه کس – غنی و بی نیاز سازم تا فقیر نشوی.
ای فرزند آدم! من زنده ای هستم که مرگ ندارم ، مرادر آنچه به تو فرمان می دهم اطاعت نما تا تو را زنده ای سازم که نابودی نخواهد داشت. ای فرزند آدم! من به شیء که میگویم باش ، می شود ، مرا اطاعت کن در سخنانم تا تو را نیز چون خود به گونه ای کنم که با گفتن باش به شیء ،آنان موجود می شوند.)به یقین این جلوه های چشمگیر عبودیت که از راه دعا و رازو نیاز ، تقویت ارتباط و حس تعلق به خدای بی نیاز پدید می آید زمینه ساز آن می شود که انسان به اوج ترقی و تکامل معنوی دست یابد یعنی (مَثَل) و (نمونه) وجود خداوند شود که او خود فرمود : (عَبدی اَطِعنی حَتَی اَجَعَلَکَ مَثَلی)؛(75) بندۀ من ، مرا اطاعت کن تا تو را مثل و نمایندۀ خود قرار دهم.مرحوم حاج ملاهادی سبزواری پس از بیان این روایت ، سخن رسول خدا (صلوات الله علیه و آله و سلم ) را در تفسیر مثل بودن بنده بیان می کند که فرمود:( منظور از مثل بودن بنده ، تخلق به اخلاق الهی است ، که در قرآن می خوانیم؛لَیسَ کَمِثلِه شَیءُ با چنین ویژگی ، انسان مثل اعلای پروردگارخود می شود.) (76)
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیّت
4.تغییرسرنوشت به وسیله دعا
یکی از آثار بسیار مهم و مثبت دعا – به ویژه در عرصۀ عقاید و باورها – تغییر یافتن سرنوشت و تعو یض سوء عاقبت است!!؛کاری معجزه آسا که سرمایۀ یگانه و ابدی انسان یعنی عمر او را از (نیستی و پوچی) به (هستی و پاکی و پایداری)تبدیل می کند.امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) در سخنی کوتاه ، دربارۀ گستره تأثیر حسنات – بخصوص دعا می فرماید : ( اِحفَظُوا اِیمانَکُم بِالصَدَقَه وَ حَصَّنُوا اَموالَکُم بِالزَکاه وَ ادفَعُوا اَمواجَ البَلاءَ بِالدُّعا)؛(77)حفظ کنید ایمان خود را با صدقه و مصون سازید اموالتان را با (پرداخت حقوق مالی و) ذکاة و دفع کنید امواج بلاها را با دعا .دعاها و خواست های معصومان (علیهم السلام ) ، دفتر معرفتی است تا هر یک از ما در هنگامه های اجابت از جلوه های جاری و ظاهری زندگی عبور کنیم و پایان حیات و هستی خود را به آغازی زیبا و زرّین از رضایت الهی و رضوان ربوبی برسانیم ، از این رو سخنان بسیاری از پیشوایان (علیهم السلام ) دربارۀ تأثیر دعا در رفع یا تغییر قضا و سرنوشت به چشم می خورد که بحث (بداء) یا تغییر تقدیر – که از مباحث اصولی و بنیادین دینی است – از طریق دعا انجام می شود.به این فراز فروزان از دعا توجه کنیم که امام (علیه السلام ) به پیشگاه خداوند سبحان عرض میکند :(اللهم اُمدُد لی فِی عُمرِی وَ اَوسِع لی فی رِزقی وَ اَصَحَّ فی جِسمی وَ بَلِّغنی اَملی وَ اِن کُنتُ مِنَ الاشقیاءِ فَامحِنی مِنَ الاشقیاء وَاکتُبنی مِنَ السُعَداءِ ، فَانَّکَ قُلتَ فی کِتابِکَ المُنزِل ، عَلی نَبیِّکَ المُرسِل صلوات علیه و آله : یَمحُو اللهُ ما یَشاء وَ یُثبِتُ وَ عِندَهُ اُمُّ الکِتاب)؛(78)خدایا! عمرم را طولانی گردان ، رزقم را فزونی بخش ، جسمم را سالم نگاهدار ، آرزویم را برآور و اگر از افراد نگون بخت و شقی هستم ، مرا از شمار اشقیا حذف و در جمع نیک بختان و عاقبت به خیران ثبت نما که همانا در کتاب خود (قرآن) که بر پیامبر فرستاده خویش نازل کردی فرمودی :خداوند هرچه را بخواهد محو و هرچه را بخواهد ثبت می کند و ام الکتاب (لوح محفوظ) نزد اوست.(79) با این سرمایۀ روحانی و معنوی ، بینشی نصیب ما می شود که در پرتو آن ، باورهای نادرستی که در سخنان آهنگین ، روح و روان انسان را به خزان بی حاصلی ، نومیدی و افسردگی تبدیل می کند ، تأثیر گذار نمی شود، اشعاری چون :-
فلک را سر انداختن شد سرشت
نشاید کشیدن سر از سرنوشت
به هر سان که ما را رسد خوب و زشت
سر خود نتابیم از سرنوشت
جز این نیستم چاره ای در سرشت
که سر بر نگرداندم از سرنوشت(80)
شخصی به امام ابراهیم اطروش گوید با (معروف) که یکی از عارفان وارسته بود کنار دجله نشسته بودیم ، ناگهان جمعی را دیدیم که سوار بر قایق شده و در حالی که مشغول به رقص هستند و به عیش و نوش به سر می برند ، حرکت می کنند . حاضران از این منظره گناه ، ناراحت شده و به (معروف کرخی) رو کرده ، گفتند :(آیا نمی بینی که این افراد آشکارا گناه می کنند ، آنها را نفرین کن.)او دو دست خود را به سوی آسمان بلند کردو گفت : (الهی کما فَرَحتَحُم فِی الدُّنیا فَفَرَّحهُم فِی الاخِرَهِ)(ای خدای من ، همان گونه که این گروه را در دنیا شاد نموده ای ، در آخرت نیز شاد کن).همراهان از روی اعتراض به وی گفتند :ما از تو خواستیم نفرین کنی نه دعا !معروف کرخی در پاسخ گفت : (وقتی که خداوند در آخرت آنها را شاد کند ، معنایش این است که آنها را موفق به توبه کرده ، و توبه آن ها را پذیرفته و با تغییرات عاقبت در آخرت ، شاد و خرم هستند.)(81)
فصل پنجم :راز تا خیر اجابت دعا ها چیست ؟
راز تأخیر استجابت دعا چیست؟
بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید
پند حکیم عین صواب است و محض خیر
فرخنده بخت آن که به سمع رضا شنید
حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس
در بند آن مباش که نشنید یا شنید(82)
(دعا) و (درخواست از خدا) چون نهال بندگی ودلدادگی است که در مزرعه (امید و ایمان و اطمینان) به لطف و رحمت الهی نهاده می شود و از آغازین لحظه ها ، انتظار شکوفایی آن و اجابت دعاها در دل و دیده نمایان می گردد.با گذشت روزها وهفته ها ، این امید به یأس وناامیدی می انجامد و پرسشی در آینۀ ذهن ما نمایان می شود که :به راستی راز تأخیر استجابت دعاهای ما چیست ؟علت اینکه با رعایت شرایط دعا ، سخن ما به آسمان راه نمی یابد چیست؟آیا ما نزد خداوند محبوب نیستیم و پروردگار ما را دوست ندارد ؟یا آن که ....؟!آنچه در معارف دینی و آموزه های آسمانی خود به آن دست میابیم آن است که :

راز تأخیر اجابت دعاهای بندگان ، محصو ل چندین عامل مؤثر است :

1. گناهان و معاصی
امام على(علیه السلام ) مى‏فرماید: (المعصیة تمنع الاجابة؛ گناه مانع اجابت دعا است) (83)گناهان کوچک و بزرگ نشان مخالفت با احکام الهی و رد کردن خواسته های خداوند است ، از این رو برخی از روشن اندیشان هیچ گناهی را (صغیر) نمی شمارند ، بلکه به خاطر عظمت بی کران کسی که با او مخالفت می شود ، تمامی معاصی را کبیره و بزرگ قلمداد می کنند.با چنین نگرشی است که امام علی (علیه السلام ) می فرماید :(لا تَستَبطیء اِجابَة دُعائِک و قد سَدَدتَ طَریقَهُ بِالذُّنُوب)(84)گمان کندی و کوتاهی در اجابت دعاهای خود نداشته باش زیرا تو خود راه اجابت آنها را با گناهانت مسدود کرده ای.و وقتی سخنی از گناه در برابر آن حضرت به میان آمد ، امام (علیه السلام ) گناه را (درد) و داروی آن را (استغفار) یعنی پشیمانی نسبت به گذشته و تصمیم پاکی برای آینده و (شفای) (85) آن را عدم بازگشت معرفی فرمود. بدون شک آن هنگام که سدی مقابل سخن ما و دردی در روح و روان ما باشد ، هرگز سخن و در خواست از مانع عبور نمی کند و رایحۀ اجابت و استجابت به مشام جان نمی رسد.راز این گناه در نگاه مؤمن (چونان صخره ای سخت و سنگین)(86) و نافرمانی های انسان به طور آشکار وبی پرده باعث (سختی ها و تلخی های فراوان در زندگی) (87) است و یا علت آنکه(بزرگترین گناهان نزد شخص گناهی است که شخص آنرا کوچک بشمارد)(88) آن است که هرگز تیرگی ها و تاریکی های گناهان ، روشنای معنویت و عبودیت را از ما دور نکند و راه رشد و تکامل با چنین دست مایه هایی در برابر ما باز و هموار باشد ؛ در این هنگام است که دعاهای ما چنان دعاهای پاکان و صالحان ، به اوج اجابت و استجابت راه می یابد و هیچ مانعی مقابل خود احساس نمی کند.از این رو رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله و سلم) فرمود :(دُعاءُ اَطفالُ اُمَّتی مُستَجابٌ ما لَم یُقارِبُوا الذُّنوب)؛ (89)دعای کودکان واطفال امت من مستجاب است تا آن هنگام که نزدیک گناهان نرفته اند.ابو حمزۀ ثمالی از حضرت زین العابدین (علیه السلام ) نقل کرد که آن حضرت فرمود : مردی با زن خود به کشتی نشست کشتی بر اثر امواج در هم شکسته شد و از مسافران غیر از همان زن کسی نجات نیافت. خود را به تخته پاره ای چسبانده در میان جزیره ای افتاد.در آن جزیره مرد راهزنی بود که از هیچ معصیتی خودداری نمی کرد ، با او روبرو گردید چون چشم راهزن به زنی تنها و بی همراه افتاد ، از آنجا که هیچ احتمال نمی داد با این وضع زنی را در جزیره ببیند با تعجب پرسید تو از آدمیانی یا از جنیان ؟ جواب داد از بنی آدمم.راهزن به خیال خود وقت را غنیمت شمرد و بدون اینکه کلمه ای از او بپرسد ، آماده عمل نامشروع گردید. در این هنگام چشمش به آن زن افتاد که آن چنان لرزه اندامش را فرا گرفته که مانند شاخه درخت تکان می خورد.پرسید از چه میترسی!با سر اشاره به طرف آسمان کرد و گفت از خدا می ترسم.سؤال کرد آیا تا کنون چنین پیشامدی برایت رخ داده که به طور نامشروع با مردی جمع شوی . گفت : به عزت پروردگارم سوگند هنوز چنین کاری نکرده ام. ارتعاش مفاصل زن و رنگ پریده او اثری بسیار در آن مرد گناهکار گذارد گفت: با اینکه تا کنون چنین کاری نکرده ای این بار هم به اجبار من و با نارضایتی خود انجام می دهی این طور می ترسی به خدا سوگند من از تو سزاوارترم به این گونه ترسیدن .از جا حرکت کرد ، به خانه و خانواده خود برگشت و از گناهان گذشته توبه نمود.در راه با راهبی همراه شد و مقداری با هم راه پیمودند و سخن گفتند حرارت آفتاب بر آنها تابید. راهب گفت : جوان ! خوب است دعا کنی خداوند ما را به وسیلۀ ابری سایه اندازد که از حرارت خورشید آسوده شویم. جوان با شرمندگی اظهار داشت مرا در نزد خدا کار نیکی نیست که جرأت تقاضا داشته باشم. راهب گفت :پس من دعا می کنم تو آمین بگو!راهب دست نیاز دراز کرده و از خداوند خواست سایه ای از ابر بر آنها بیاندازد ، راهزن آمین گفت چیزی نگذشت که مقداری از آسمان را ابر فرا گرفت آن دو در سایه ابر به راه خود ادامه دادند بیش از ساعتی راه نپیمودند که بر سر دو راهی رسیدند جوان ازیک طرف و راهب ازجادۀ دیگر از هم جدا شدند . یک مرتبه راهب توجّه کرد ، دید ابر به همراه جوان می رود به او گفت که اکنون معلوم شد تو از من بهتری دعای تو مستجاب شد نه از من . باید داستان خود را برایم شرح دهی جوان داستان زن را برای او بیان کرد .عابد گفت :(خداوند به واسطه همان ترسی که تو را فرا گرفت گناهان گذشته ات را آمرزیده و تو مستجاب الدّعوة شده ای، اکنون مراقب و مواظب خود باش که در آینده خود را از خطا نگهداری.)(90) به طور کلی گناهان سه نوع تأثیر منفى در دعا مى‏گذارند:
1 - لذت دعا و مناجات را سلب مى‏کنند.انسان دعا مى‏کند، اما لذت نمى‏برد و رقت قلب پیدا نمى‏کند.
2 – مانع یا باعث تأخیر در استجابت دعا مى‏شوند.
3 - توفیق دعا کردن یا شرکت نمودن در مجالس دعا را از انسان سلب مى‏کنند.برخى از گناهان در عدم اجابت دعا تأثیر بیشتر دارند که در ذیل به نمونه‏اى از آن‏ها اشاره مى‏کنیم.امام سجاد(علیه السلام ) فرمود: (گناهانى که مانع استجابت دعا مى‏شوند، عبارتند از: بددلى و سوءظن به مؤمنان و کارهاى آنان، طینت و درونى ناپاک داشتن، نفاق و دورویى با برادران و خواهران ایمانى، عدم اطمینان به اجابت دعا، تأخیر نمازهاى واجب (و نخواندن آن در اول وقت فضیلت) آن که وقت آن بگذرد، بدزبانى و فحاشى و اهانت کردن، نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهاى نیک). (91)
2 . کمی دعا و درخواست
گاه حاجت و خواست ما فراوان ولی دعا و درخواست ما اندک و ناچیز است .تأخیر اجابت به معنای آن است که همّت و تلاش ما به مقدار نیاز ما نیست ، از این رو در ارایۀ خواست و برآورده شدن دعا ، تأخیر صورت می گیرد تا هر دو با هم هماهنگ شوند و قدر و ارزش خواسته برای انسان آرزومند آشکار گردد.امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) در سخن درس آموز خود این معادله الهی را چنین بیان فرمود :(مأیوس ونومید نشوی آن هنگام که اجابت دعایت به تأخیر انجامید ، که همانا عطای الهی به اندازه مقدار در خواست است ؛ چه بسا در اجابت دعا تأخیر صورت می گیرد تا دعا و درخواست انسان طولانی تر شودو زمینۀ دریافت عطای خداوند فراهم گردد.)(92) بی دلیل نیست که رسول اکرم (صلوات الله علیه وآله و سلم) در خطبه شعبانیه شیوۀ دعا را نیز به هنگام در خواست از خدا توصیف می کند ، تا اجابت سریع تر صورت گیرد . آن حضرت می فرمایند :
(وَ ارفَعُوا اَیدیَکُم بِالدُّعا فی اَوقاتِ صَلَواتِکُم فاِنّها اَفضَلُ السّاعات ...) ؛(93) دستانتان را به در خانه خدا دراز کنید به هنگام نماز های خود که با فضیلت ترین ساعت ها برای اجابت دعاهاست.در سخنی دیگر امام علی (علیه السلام ) درباره اندکی دعاو درخواست می فرماید :(لا یَقنطکَ تَأخیرَ اِجابَة الدُّعا ، فَاِنَّ العَطیَّه عَلی قَدر ِالنِیّة)؛(94)تأخیر اجابت دعا تو را نومید نکند ، همانا عطاهای خداوند به اندازه نیت انسان هاست.
3 . علاقه خداوند به دعای بنده خویش
گاهی مانعی به نام گناه و یا عاملی به شکل اندکی دعا وجود ندارد ، بلکه علاقه خداوند به صدای بندگان خوب خود ، باعث تأخیر در استجابت می شود ، از این رو ، زمان زیادی برای پاسخ گویی به خواست افراد پاک و صالح احساس می شود.امام صادق (علیه السلام) در این باره فرمود :(هنگامی که بنده ای به درگاه خداوند دعا می کند ، پروردگار متعال به دو فرشته (ای که مأمور انجام امور هستند) می گوید : دعای او مستجاب شد ، اما حاجت او را نگه دارید همانا من دوست دارم صدای او را بشنوم ، گاه نیز شخص ناشایست و گناهکاری است که برای حاجتی به درگاه پروردگار رو می کند ، در اولین لحظات خداوند می گوید :(زود حاجت او را بدهید که همانا من صدای او را دوست ندارم)(95)انسان صالح و پرهیزکاری چندین ماه و هر ماه چندین بار به حرم امام (علیه السلام) مشرف می شد و خواستۀ خود را می طلبید امّا اجابتی نمی دید تا آنکه روزی زنی بادیه نشین را دید که برای یافتن فرزند خود با تندی حاجت خود را خواست و حتی برای آن زمان مشخص کرد و پیش از پایان زمان ، به خواسته خود رسید ؛ آن عالم که شاهد ماجرا بود با اندوه و دلتنگی از حرم خارج شد و تأخیر و اجابت دعاهای خود را نشانۀ تبعیض و بی علاقگی امام دانست.همان شب حضرت (علیه السلام) به خواب او آمد و با جمله ای ، جلا و روشنی دوباره به قلب او بخشید و فرمود :( گاه حاجت تو را دیر می دهیم به خاطر علاقه و اشتیاقی است که به دیدار و سخنت داریم ، دوست داریم مرتب به زیارت ما بیایی و با ما سخن بگویی و حاجت خود را بخواهی که ما باز هم تو را ببینیم و سخنت را بشنویم.)
4 . وجود مصلحت برتر
شناخت برداشت یک سویه ، کوتاه مدت و به دور از وسعت و جامعیت ، در پدیده ها و رخدادهای مختلف زندگی همچون دعاهای ما به خوبی نمایان است ؛ گاه حاجتی را با توجه به آثار مادی طلب می کنیم و غافل از جلوه های ناشایست و دیر هنگام و یا ابدی بر آن اسرار و پا فشاری می نماییم و یا در نگرش ما در دعا به جلوه ای خاص نظر می کنیم و برکات و حسنات دیگر گزینه ها را فراموش می نماییم در این هنگامه ها ، رحمت ، حکمت و مصلحت الهی خود را نشان میدهد و بجای اجابت پر شتاب تأخیری معرفت آفرین ایجاد می شود تا در پرتو آن ، نگاه و نگرش انسان دگرگون شود و پاداش فراوان در مقابل دعاهای انسان ذخیره گردد (96)و از آن سو ، لغزشگاه و پرتگاه مادی و معنوی که رهاورد اجابت فوری دعا بوده از آدمی دور شود. امیر حکمت و بیان ، امیر مؤمنان (علیه السلام) در این باره فرمود : (گاه از خداوند در خواستی دارید ، در حالی که اجابت نمی شود ، اما بهتر از آن زود یا دیر داده می شود ، یا به خیر شما تغییر می کند ، در حالی که شما بسیار اصرار میکنید ، اما خود نمی دانید که در صورت استجابت ، هلاکت دین و دنیای شما را در پی دارد)(97)روزی اسحاق ابن عمّار از امام صادق (علیه السلام) سئوال کرد :آیا بین دعای شخص و تحقق خواستۀ او از سوی خدا فاصله ای است؟ امام فرمود : آری (گاه) بیست سال(طول می کشد!)(98) همان گونه که بین سخن خداوند به موسی و هارون یعنی (قَد اُجیبَت دَعوَتکُما) و هلاکت فرعون ، چهل سال فاصله افتاد. (99)
فصل ششم :چگونه دعاهایمان مستجاب می شود؟

آداب و شرایط دعا

دعا رابطه‌ی معنوی میان خالق و مخلوق و رشته‌ی پیوند میان عاشق و معشوق است. (دعا، یاد دوست در دل راندن و نام او بر زبان آوردن و کلید عطا و وسیله‌ی قرب الی الله و مخ عبادت و حیات روح است.)(100) دعا روی آوردن بنده‌‌ی فقیر محتاج بر درگاه خداوند بی‌نیاز و مشتاق است. چنان مشتاق بندگان خویش است که فرمود: (اگر به درگاه من نیایید و از من چیزی درخواست نکنید به شما توجهی نمی‌کنم).(101) پس در این حال که حق‌تعالی باب دعا و مناجات را به روی بنده‌ی خود گشوده و به او اجازه‌ی حضور در محضر خود داده، بنده نیز باید ادب مقام مقدس ربوبیت را نگه دارد و چنان رفتار کند که سزاوار مقام حق تعالی است.

شرایط دعا

به نظر می‌رسد دعا تنها دو شرط دارد که با فراهم آمدن آنها دعا محقق می‌شود.( البته باتوجه به رعایت آداب )
اول: دعا حقیقی باشد؛
همیشه آنچه را انسان از خدا می‌خواهد، خیر و خوبی است و هیچ‌گاه شر و ضرر را طلب نمی‌کند. اگر انسان آنچه را می‌طلبد در واقع به ضرر او باشد مثلاً گناه باشد یا سبب گناه شود، این یک درخواست حقیقی نیست چرا که اگر حقیقت امر را می‌دانست، هیچ گاه آن را درخواست نمی‌کرد. حضرت علی (علیه السّلام ) می‌فرمایند: (ای دعا کننده هیچ گاه امر نشدنی و یا گناه درخواست مکن)(102)چرا که اینها خیر نیستند اما تو، آنها را خیر می‌پنداری؛ مثلاً تشنه‌ای برای رفع عطش ظرف مایعی را به خیال اینکه آب است طلب می‌کند و نمی‌داند آن ظرف پر از زهر است در حالیکه اگر می‌دانست هیچ گاه آن را طلب نمی‌کرد، در حقیقت او آب می‌خواهد نه زهر. قرآن کریم در رابطه با این درخواست غیر حقیقی انسان می‌فرماید:(انسان همان گونه که خیر را طلب می‌کند، همان طور شر را طلب می‌کند).(103)
دوم: با اخلاص باشد؛
قرآن کریم می‌فرماید:( خداوند را با اخلاص بخوانید). (104)گاهی دعای انسان حقیقی است، یعنی آنچه را می‌خواهد، در واقع خیر است (لیکن در دعا خدا را نمی‌خواند به این معنا که به زبان از خدا مسالت می‌کند ولی در دل همه‌ی امیدش به اسباب عادی یا امور وهمی است.)(105) امام صادق (علیه السّلام ) می‌فرمایند: (وقتی کسی از شما چیزی از خداوند درخواست می‌کند و انتظار اجابت دارد باید از همه‌ی مردم مایوس باشد و امیدش فقط به خدا باشد. وقتی خداوند از قلب بنده‌اش این را بداند هر چه درخواست کند به او می‌دهد. خداوند به عیسی فرمود: ای عیسی همچون بنده‌ی محزون در حال غرق شدن که هیچ یاوری ندارد، مرا بخوان).(106)

آداب دعا

آداب دعا به دو قسم باطنی و ظاهری تقسیم می‌شود و آداب ظاهری به چهار قسم.
الف: آداب باطنی دعا1- دعا با توجه: دعاکننده باید توجه داشته باشد که مخاطب او مالک و خالق اوست پس باید با تمام وجود توجهش به دعای خود باشد و معلوم است که صرف حرف زدن بدون توجه در حقیقت بی اعتنایی به مخاطب است، هر چند خداوند متعال این بی اعتنایی را می‌بخشد اما نباید انتظار اجابت دعا را داشت.
امام صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند: (خداوند متعال دعای دل غافل را مستجاب نمی‌کند پس هنگام دعا با تمام وجود رو به سوی خدا بیاور، پس از آن یقین به اجابت داشته باش)(107)
2- دعا با قلب پاک: دلی که پر از وسوسه‌های شیطانی و هواهای نفسانی است نمی‌تواند با مبدا خیر و کمال مطلق در ارتباط باشد وقتی دل در طلب گناه باشد بر زبان راندن دعا و درخواست خیر، فقط ابراز کردن چند جمله‌ی دروغ است لذا امیرمومنان ( علیه السّلام ) می‌فرمایند: (بهترین دعا آن است که از سینه‌ای پاک وقلبی پرهیزگار صادر شود.)(108)
3- دعا همراه خوف و طمع: اگر دعا با توجه باشد، هم خوف به همراه دارد و هم طمع؛ ترس از گناه که مبادا انسان را مبغوض حق تعالی کند و در نتیجه مانع اجابت دعا بشود. اما از طرفی فضل و کرم خداوند باعث طمع انسان به استجابت دعا می‌شود. خداوند می‌فرماید: (در حال خوف و طمع دعا کنید.)(109)
4- دعا با حال ذلت و گدایی: انسان همه‌ی هستی خود را از خدا دارد و هیچ چیز او از خودش نیست. چه چیزهایی که مال شخص او، محسوب می‌شود و مخصوص خود اوست همچون روح و بدن. مال، همسر و فرزند؛ و چه نعمتهای عمومی که همه‌ی بندگان خدا از آن بهره‌مندند و اغلب، این نعمتها مورد غفلت و فراموشی هستند مثل خورشید، دریا، زمین و حتی قوانین طبیعی این جهان. بنابراین انسانها به معنای واقعی، فقیر هستند پس در دعا باید اول توجه به این فقر و ذلت خود داشته باشد و با همان حال دعا کند. امام صادق (علیه السّلام ) می‌فرمایند: (خداوند متعال به موسی وحی کرد: ای موسی، وقتی در پیشگاه من هستی، همچون بنده‌ی ذلیل و فقیر باش.)(110)
5- خوش گمانی به خدا: برآوردن حاجت بندگان به هر اندازه بزرگ باشد برای خداوند، هیچ زحمتی ندارد و از طرفی خداوند کریم و بخشنده است و نعمتهای بی‌شماری را به بندگان خود داده است پس شایسته است انسان وقتی دعا می‌کند به اجابت آن خوش گمان باشد چنانکه امام صادق (علیه السّلام ) می‌فرمایند: (وقتی دعا کردی در همان حال فکر کن حاجتت برآورده شده و حاضر است) (111)همچنین پیامبر اسلام ( صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند: به درگاه خداوند در حالی دعا کنید که یقین به اجابت دارید.(112)
6- اصرار در دعا: امام صادق (علیه السّلام ) می‌فرمایند: (قسم به خدا، چون بنده‌ای در حاجت خود اصرار کند خداوند حاجتش را برآورد(113)و پیامبر ( صلّی الله علیه و آله ) می‌فرمایند: (هر کس دری را پی در پی بکوبد و اصرار کند عاقبت گشوده شود.)(114)
ب: آداب ظاهری دعانیایش با پروردگار عالم، آداب دارد که با مراعات آن‏ها، امکان اجابت دعا زودتر فراهم خواهد شد.ج
این آداب به سه بخش تقسیم مى‏شوند :
اول : آدابى که مى‏بایست قبل از نیایش مورد توجه قرار گیرند.
دوم: آدابى که همزمان با نیایش رعایت مى‏شوند.
سوم: آن‏هایى که پس از دعا و نیایش مراعات مى‏شوند.

آداب قبل از نیایش

عمده این آداب عبارتند از امورى که آمادگى انسان را براى قرار گرفتن در برابر خداوند افزایش داده، قلب انسان را متوجه عظمت پروردگار مى‏نمایند. برخى از آن‏ها عبارتند از:
1- پاکیزگى و طهارت روحى و جسمى.
2- استفاده از بوى خوش و توجه به آراستگى ظاهرى.
3- توجه به قبله و خداوند قبله.
4- گمان به این که اگر دعا کند خداوند اجابت‏خواهد فرمود.در این باره از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) نقل شده است که فرمودند:(به طورى دعا کنید که یقین به اجابت پروردگار داشته باشید.)
5 - صدقه دادن
6 - صلوات: امام صادق (علیه السّلام ) می‌فرمایند: (هر کس حاجتی از خداوند متعال دارد با صلوات بر محمد و آل او شروع کند پس حاجت خود را ذکر کند در آخر دعای خود را با صلوات ختم کند چرا که خداوند متعال کریم‌تر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند و وسط آن را نپذیرد.)(115)

دوم: آداب همراه دعا:

1- دستها را بلند کردن:
امام حسین (علیه السّلام ) می‌فرمایند: (رسول خدا هنگام دعا دستانش را بالا می‌برد همچون مسکینی که غذا طلب می‌کند.)(116) (از حضرت علی (علیه السّلام ) پرسیدند: چرا باید دستها را به سوی آسمان بلند کرد در حالیکه خداوند همه جا هست. حضرت فرمودند: به دلیل آیه‌ی و فی السما رزقکم و ما توعدون (117)چون رزق و روزی انسان از آسمان نازل می‌شود.)
2- عمومیت دادن به دعا:
پیامبر (صلّی الله علیه و آله)می‌فرمایند: (وقتی کسی دعا می‌کند آن را عمومیت دهد (و برای دیگران نیز دعا کند) چرا که باعث استجابت دعا می‌شود.)(118) خود معصومین (علیهم السلام ) این نکته را رعایت می‌کردند. (امام حسن (علیه السّلام ) می‌فرمایند: یک شب مادرم به دعا ایستاد و من هر چه گوش کردم نشنیدم برای خودش دعا کند. پرسیدم چرا فقط برای دیگران دعا می‌کنید و خود را فراموش کرده‌اید. مادرم فرمود: الجار ثم الدار اول همسایه بعد اهل خانه.)(119)
3- پنهانی دعا کردن:
خداوند می‌فرمایند: (پروردگارتان را در حال تضرع و مخفیانه بخوانید) (120) امام رضا (علیه السّلام ) می‌فرمایند: (یک دعای پنهانی بنده برابر است با هفتاد دعایی که به صورت آشکارا وعلنی باشد.)(121) چرا که بهترین راه برای فرار از ریا در عبادات، انجام مخفیانه آن است.
4- دعای جمعی:
به فرموده‌ی حضرت علی (علیه السّلام ): (دست خدا همیشه همراه جماعت است.)(122) دعا نیز اگر با جماعت باشد امکان اجابت آن بیشتر است. امام صادق (علیه السّلام ) می‌فرمایند: (هرگاه چهار نفر یک چیز را با هم از خدا طلب کنند، قبل از متفرق شدن، دعایشان اجابت می‌شود.)(123) همچنین می‌فرمایند: (وقتی پدرم از پیشامدی ناراحت می‌شد، زنها و بچه‌ها را جمع می‌کرد و دعا می‌فرمود و بقیه، آمین می‌گفتند.)(124)
5 - به زبان آوردن حاجت
از امام صادق (علیه السّلام ) نقل است که فرمودند: (اِنَّ الله تَبارَک وَ تَعالى یَعلَمُ ما یُریدُ العَبد اِذا دَعاهُ وَلکِن یُحِبُّ اَن یَبثَ اِلیهِ الحَوائج; همانا خداوند تبارک و تعالى هر آنچه عبد در هنگام نیایش مى‏خواهد را مى‏داند، ولى دوست دارد که حاجت‏ها را به درگاهش شرح دهد.)
6 - توسل به پیامبر و اهل بیت او
از آیات قرآن به خوبى استفاده مى‏شود که وسیله قرار دادن مقام انسانى صالح در پیشگاه خدا، و طلب چیزى از خداوند به خاطر او به هیچ وجه ممنوع نیست و منافاتى با توحید ندارد. در آیه 64 سوره نساء مى‏خوانیم:(وَ لَو اِنَّهُم اِذ ظَلَمُوا اَنفُسَهُم جاؤُوکَ فَاستَغفَروُا الله وَ استَغفَرَ لَهُمُ الرَّسول لَوَجَدُوا اللهَ تَوّابًا رَحیما); (اگر آن‏ها هنگامى که به خویش ستم کردند (و مرتکب گناهى شدند) به سراغ تو مى‏آمدند، و از خدا طلب عفو و بخشش مى‏کردند و رسول نیز براى آن‏ها طلب عفو مى‏کرد، خدا را توبه‏پذیر و رحیم مى‏یافتند.)نیز در آیه 97 سوره یوسف مى‏خوانیم:(برادران یوسف، از پدر تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند براى آن‏ها استغفار کند، و یعقوب نیز این تقاضا را پذیرفت.)در آیه 114 سوره توبه نیز موضوع استغفار حضرت ابراهیم (علیه السّلام ) در مورد پدرش (عمویش) آمده که تاثیر دعاى پیامبران را درباره دیگران تاکید مى‏کند; و همچنین در آیات متعدد دیگر قرآن، این موضوع منعکس است.
7 - نیایش همگانى
یکى دیگر از آداب نیایش، همگانى و همراه با جمعیت دعا کردن است.از امام صادق (علیه السّلام ) نقل شده است که فرمود:(ما اِجتَمَعَ اَربَعة قِطُّ عَلى اَمرٍ واحِد فَدعُوا اِلّا تَفَرَّقُوا عَن اِجابَة; هیچگاه چهار نفر با هم دست‏به دعا برنمى‏دارند، جز آن که وقتى پراکنده شوند دعاى آنان به اجابت رسیده باشد.)
8 - شروع دعا با نام پروردگار
بهترین نیایش آن است که در ابتدا با نام و یاد پروردگار آغاز شود. پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمود: (لا یَرِدُ دُعاءٌ اَوَّله بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم; دعایى که با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز شود، رد نمى‏شود.) (125)
9- گریه کردن هنگام نیایش
این برترین ادب نزد پروردگار است، چرا که اوج هیجان و احساسات و عشق و علاقه در این هنگام بروز پیدا مى‏کند و خبر از نرمى دل و خشوع قلب مى‏دهد و آن هم دلیل اخلاص است. در روایت است که:(اگر نتوانستید گریه کنید، خود را به حالت گریه کنندگان درآورید.)البته باید توجه داشت که تنها گریه کردن ظاهرى مقصود اصلى نیست، بلکه مى‏بایست آداب دیگرى نیز مورد توجه قرار گیرد.پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمودند:(حضرت موسى از کنار یکى از یارانش گذر کرد در حالى که آن شخص در سجده بود، آن حضرت به دنبال انجام کارش رفته و در بازگشت نیز آن شخص را در همان حال دید، سپس فرمود: اگر حاجت تو به دست من مى‏بود هر آینه برآورده مى‏کردم - در این هنگام از پروردگار ندایى رسید که - اى موسى! اگر آنقدر سجده کند که گردنش قطع شود، دعایش را اجابت نخواهم کرد تا آن زمان که از آنچه دوست ندارم به آنچه دوست دارم باز گردد.)

آداب بعد دعا :

1-کشیدن دست ها بر صورت
این است که دعا کننده دستان خود را بر صورتش بکشد. ابن قداح از امام صادق (علیه السلام) روایت کرد که فرمود: بنده اى دستش را به طرف خداى عزیز جبار بلند نکرد جز آنکه خداى حیا نمود که دستش را خالى برگرداند وقتى شما دعا کردید دستش را نگیرد جز آنکه بر صورت و سر بکشد. و از امام باقر (علیه السلام) روایت شد: هیچ بنده دستش را به طرف خداى عز و جل دراز نکرده جز آنکه خدا حیا مى کند که دستش را خالى باز گرداند بنابراین در آن از فضل و رحمت خود آنچه بخواهد قرار مى دهد، وقتى کسى دعا کرد دستش را باز نگیرد جز آنکه بر سرو صورتش بکشد و در خبر دیگر آمده که دستش را بر صورت بکشد. و در دعاى ائمه (علیهم السلام) آمده است: هیچ دست خواهانى از عطایت خالى برنگشته و ناامید از بخشش تو نشده است.
2 – صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (ص)
دعا را با درود بر حمد و صلوات بر محمد وآلش به پایان برد، چون امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس از خداى تعالى حاجتش را بخواهد و پس از آن با صلوات بر محمد و آلش ختم کند، زیرا خداى تعالى کریم تر از آن است که دعاى اول و آخر را قبول کند و وسط را رد کند، زیرا دعاى بر محمد و آلش از خداى تعالى محجوب نمى ماند.
3 - تکرار دعا و نیایش
دعا چه اجابت‏شود و چه نشود، شایسته است انسان همواره بر آن مداومت داشته باشد. آن‏هایى که تنها هنگام مشکلات رو به خدا آورده و در هنگام آسایش و راحتى به فکر سخن گفتن با خدا نیستند، از اجابت پروردگار دور خواهند بود.
خداوند از انسان‏هایى که تنها هنگام سختى‏ها خدا را مى‏خوانند و هنگام رفع گرفتارى او را فراموش مى‏کنند، مذمت کرده و مى‏فرماید:
(وَ اِذا مَسَّ الانسانُ ضُر دَعا رَبَّه مُنیبًا اِلیهِ ثُمَّ اِذا خَوله نِعمة مِنهُ نَسىَ ما کانَ یَدعُوا اِلیهِ مِن قَبل‏)( و چون به انسان آسیبى رسد، پروردگارش را - در حالى که به سوى او بازگشت کننده است - مى‏خواند; سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا کند، آن (مصیبتى) را که در رفع آن پیشتر به درگاه او دعا مى‏کرد، فراموش مى‏نماید.)در آیه‏اى دیگر، آن‏ها را این گونه سرزنش مى‏کند:(وَ اِذا مَسَّ الانسان الضُر دَعانا لِجَنبِه اَو قاعِدًا اَو قائِمًا فَلمّا کَشَفنا عَنه ضُرُّه مر کانَ لَم یَدعُنا اِلى ضُر مَسّه‏) ( و چون انسان را آسیبى رسد، ما را - در همه حال - در حال به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده - مى‏خواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم چنان مى‏رود که گویى ما را براى گرفتاریى که به او رسیده نخوانده است.)
4 - گفتن آمین
امام صادق (علیه السلام) فرمود:(الداعى و المؤمن فى الاجر شریکان : دعاکننده و آمین‏گو در اجر و ثواب شریک هستند.)
5- گفتن ماشاء الله
ادب پنجم بعد از دعایش این جمله را که روایت شده بگوید: ازامام صادق (علیه السلام) آمده است که وقتى مرد دعا کرد بعد از دعایش بگوید ماشاء الله لا قوة الا بالله العلى العظیم خداى تعالى مى فرماید: بنده من به من منقطع شد و پناه آورد و تسلیم امر من گردید حاجتش را رواکنید! و در خبر دیگر از امیر المومنین (علیه السلام) آمده که فرمود: (هر کس دوست دارد که دعایش به اجابت برسد بعد از اتمام دعا بگوید: ماشاءَ اللهُ استکانه لله ما شاءَ اللهُ تَضَرُعًا اِلىَ اللهِ ماشاءَ اللهُ تَوَجُهًا اِلىَ اللهِ ماشاءَ اللهُ لا حَولَ وَ لا قُوَّة اِلّا بِالله العَلى العَظیم)
6- بهتر کردن حالات بعد از دعا
ادب ششم بعد از دعا حالاتش را بهتر از قبل از دعا کند، زیرا گناهانى که بعد از دعا کند ممکن است از اجرا و امضاى آن جلوگیرى کند، آیا در دعاى ائمه (علیهم السلام) این جمله را نشنیدى که فرمودند: (و اعوذ بک من الذنوب التى ترد الدعا و اعوذ بک من الذنوب التى تحبس القسم) پناه به تو مى برم از گناهانی که دعا را بر مى گرداند و پناه به تو مى برم از گناهانی که روزى را حبس مى کنند. ابن مسعود از پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم) نقل کرد فرمود: از گناهان بپرهیزید زیرا خیرات را از بین مى برد زیرا بنده گاهى گناه مى کند و دانشى را که آموخت از یادش مى رود، و بنده گناهى مى کند و در قیام در شب باز مى ماند، و بنده گناهى مى کند و از روزیش محروم مى شود و حال آنکه روزى براى او گوارا بود. سپس این آیه را تلاوت کرد انا بلوناهم کما بلونا اصحاب الجنه ما ایشان را مبتلا کردیم چنانکه شرکا در باغ را مبتلا کردیم. در زبور داوود روایت شده است که خداى تعالى فرمود: اى فرزند آدم! از من درخواست مى نمایى و من به تو نمى دهم زیرا مى دانم که صلاح خودت را در دعا از من مى خواهى سپس در دعا اصرار مى کنى و من به تو مى دهم و از آن در جهت معصیت کمک مى گیرى و من قصد بر ملا کردن رازت را مى کنم آنگاه دعا مى کنى و من آنرا مى پوشانم و چه خوبیهایى که من با تو کردم چه بدیهایى که با من کردى نزدیک است که من بر تو خشمى بگیرم که هرگز راضى نشوم.از جمله کلماتى که به حضرت عیسى (علیه السلام) وحى شده این است که: گردنکشى، که معصیت مرا مى کند، تو را نفریبد، روزى مرا مى خورد، و دیگران را عبادت مى کند. به هنگام سختى مرا مى خواند من او را اجابت مى کنم سپس به رفتار نخستین باز مى گردد و آیا مرا عصیان مى کند یا آنکه خشم مرا مى جوید، به خودم قسم خوردم که او را طورى در عذاب فرو برم که نجاتى نداشته باشد و پناهگاهى غیر من نداشته باشد به کجا فرار مى کند از آسمان و زمین من؟از امام ابى جعفر باقر (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: بنده از خداى تعالى حاجتى از حاجت هاى دنیا را مى طلبد، خداى تعالى مى خواهد آنرا بزودى برآورد و یا آنکه به تاخیر اندازد، ولى در همان وقت شخص گناه مى کند، خداى تعالى فرشته موکل بر حاجتش را مى گوید، حاجت او را بر نیاور او داخل خشم من شد و مستوجب محرومیت از من شد.
فصل هفتم : علت عدم اجابت دعا هایمان چیست ؟

موانع استجابت دعا

امید و علاقه به روا شدن حاجات ، شعله اندیشه و انگیزه در سرای وجود ما می افروزد تا راز ونیاز و ارتباط با خدای مهربان را جدی بگیریم و در زمان ها و مکان های مقدس به گفتگو با پروردگار خویش بپردازیم ؛ گفتگویی که رهاورد آن را نشاط و شادمانیِ اجابت در کانون دل و دیده و خانه و خانواده خود می دانیم و رهایی از سختی ها و تلخی ها در زندگی خویش می یابیم .از این در فرصت های مختلف رو به خواندن خدا و واسطه قرار دادن اولیاء می کنیم و از این که خالق یکتا خود ، ما را دعوت دعا کرده که : ( ادعونی استجب لکم ) بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را . (126)اشتیاق بیشتری می یابیم و بدین سان چندی به سوز و گداز و راز و نیاز می پردازیم ، اما با گذر روز ها ، هفته ها ، ماه ها و گاه سال ها اثری از اجابت نمی بینیم و شعله های عشق و اشتیاق درونی ما را ، خاکستر سرد خمودی ، یأس و نؤمیدی فرا می گیرد ، از این رو با دلی اندوهگین و دیده ای اشکبار با خود می گوییم :علت عدم اجابت دعا های ما چه بود ؟پس آن همه وعده های طلایی و امید آفرین چه شد؟ براستی تفاوت و تبعیض بین بندگان خدا در اجابت دعا ها وجود دارد ؟ یا آنکه ...!! آشنایی با عوامل عدم اجابت دعا ها ، می تواند پاسخگوی خوبی برای این پرسش ها باشد .با هم به یکایک این عوامل می پردازیم : ( البته ناگفته نماند که برخی از موانع یا سبب می شود دعا اصلا برآورده نشود یا به تأخیر بیفتد به خاطر همین است که برخی از موانع، با موارد تأخیر دعا مشترک هستند .)
1 ـ گناهامام باقر (علیه السلام) فرمود:(گاه) بنده از خداوند حاجتى را مى خواهد و از شأن خداست که آن را در آینده اى نزدیک یا با تأخیر برآورده سازد; اما بنده بعداً مرتکب گناهى مى شود. پس، خداوند تبارک و تعالى به فرشته مى فرماید: حاجت او برمیاور و او را ازآن محروم گردان; زیرا که او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محرومیّت از سوى من شد.(127) امام صادق (علیه السلام):اَلذُّنوبُ الَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَینِ؛گناهى که مانع استجابت دعا مى شود و زندگى را تیره و تار مى کند، نافرمانى از پدر مادر است.(128) امام على (علیه السلام) فرمود:در حالى که راه استجابت را با گناه خود بسته اى استجابت دعایت را دیر مشمار. (129)
2 ـ ستم کردنامیرمؤمنان على (علیه السلام) فرمود:خداوند عزّوجل به عیسى بن مریم (علی نبینا وآله) وحى فرمود که: به اشراف بنى اسرائیل بگو که... من دعاى هیچ یک از شما و هیچ یک از کسانى را که حق کسى بر گردن او باشد اجابت نمى کنم.(130)
3 ـ ناسازگارى دعا با حکمت خداوندامیرمؤمنان على (علیه السلام) فرمود:کرم خداى سبحان با حکمت او تضاد پیدا نمى کند; از این روست که هر دعایى مستجاب نمى شود. (131)
4 ـ بد زبانى مانع اجابت دعاروزى امام صادق (علیه السلام) به یکى از یارانش، عمر بن یزید، رو کرد و فرمود:(در بنى اسرائیل مردى زندگى مى کرد که پیوسته دعا به درگاه خداوند متعال مى نمود تا فرزندى به او عطا فرماید و لیکن دعایش مستجاب نمى شد; از این رو به پروردگار متعال گفت:(پروردگارا! آیا من از تو دورم و دعایم را نمى شنوى یا اینکه تو نزدیکى و دعایم مستجاب نمى شود؟)به دنبال این ، او را خواب برد و در خواب هاتفى ندا رد:(بى تردید تو خداوند را سه سال پیوسته ، بى اخلاص مى خوانى و علاوه بر این، بدزبان و هرزه گو و دلى سرکش و بى تقوا دارى ; هرزه گویى و بدزبانى را از خود دور کن و باتقوا باش و نیّتت را اصلاح نما. (تا دعایت مستجاب شود.)آن مرد به آنچه توصیه شد ، عمل کرد و دعایش مستجاب شد و خداوند متعال به او فرزندى عطا فرمود .(132)

جمع بندی اگر دعایتان مستجاب شده مواظب سه حالت باشید

اول : آن که عجب نکنى و نگویى معلوم مى شود آدم خوبى هستم که دعایم مستجاب شد زیرا عجب و خودپسندى باعث فساد عمل و غلبه شیطان است .
دوم : شکر و حمد خدا نمایى که تفضل کرد بر تو به اجابت دعاى تو، بلکه مستحب است دو رکعت نماز شکر بجا آورى .
سوم : همین که دعاى تو مستجاب شد ترک دعا نکنى و باز در خانه خدا بروى تا بیگانه نشوى و در وقت حاجت خواستن دوباره آشنا باشى .

اگر دعایتان به اجابت نرسید مواظب این سه حالت باشید

اول : آن که مایوس نشوى از رحمت خدا، زیرا به اجابت نرسیدن دعا ممکن است به سبب گناهان تو باشد که مانع اجابت است پس درصدد رفع آن به توبه و تعذیب نفس برآى .
دوم : ترک دعا نکن .
سوم : راضى باش به تقدیر الهى تا همان رضاى تو باعث اجابت دعایت بشود.
امام حسن (علیه السلام) مى فرماید: من ضامنم از براى کسى که در قلب او چیزى خطور نکند به جز رضا و خشنودى به قضاى خدا این که دعا کند پس مستجاب شود.
چند تذکر و یادآوری:
1 - گاهى با وجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمى‏شود، چون به مصلحت ما نیست، یعنى چیزى را طلب مى‏کنیم که به سود ما نیست، اگر چه مى‏پنداریم به نفع ما و خیر است.(133)
2 - گاهى دعا مستجاب مى‏شود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخیر مى‏افتد، حتى ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد.
3 – همان طور که بیان شد در روایت است خداوند وقتى بنده‏اى را دوست داشته باشد، اجابت دعاى او را به تأخیر مى‏اندازد تا بنده‏اش با او راز و نیاز گوید.از این رو مؤمنان ثابت قدم هیچ گاه از تکرار دعا مأیوس نمى‏شوند، بلکه مى‏گویند:
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید.
4- گاهی اجابت دعاها در آخرت به صورت پاداش نمایان می شود و در دنیا خواسته اش بنابر مصالحی داده نمی شود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی شود. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: (روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بندة من!‌ تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند).(134)از روایات استفاده می شود که هیچ دعایی بی اثر نیست و هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد.امام سجاد(علیه السلام) می فرماید: (دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او در آخرت ذخیره می گردد ، یا در دنیا برآورده می شود ، یا بلایی را که می خواست به او برسد،‌ از وی می گرداند).(135)علاوه بر مطالب یاد شده، همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نماز و روزه و دعا و غیره، مطلوبیت ذاتی دارند و فلسفه دعا تنها بر آوردن حوائج به ویژه خواسته های دنیوی نیست، بلکه خود دعا و مناجات با خدا،‌ صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت، ارزش دارد و به اصطلاح طلب مهم تر از مطلوب است.(136)

پی نوشت ها :

58.دیوان حافظ
59.رعد/ 28
60.(البته آن هایی که (به آخرت ) و ملاقات ما معتقد و امیدوار نیستند و به زندگی (حیوانی و پست ) دنیا دل خوش و دلبسته اند ... .)، یونس(10) آیه 7
61.( وهر کس از یاد من اعراض کند ، همانا معیشتی تنگ خواهد داشت و روز قیامت نابینا محشورش می کنیم .)، طه(20)آیه 124
62.یونس / 7
63.مدنی شیرازی، سید علیخان، ریاض السالکین،ج2، ص124
64.اینان امید وار رحمت خدا باشند ... .)، بقره (2)آیه218
65.حج/ 16
66.سید رضى الدین على بن موسى، ابن طاووس،ترجمه جواد قیومى اصفهانى، الاقبال بالاعمال الحسنه فیما یعمل مرة فی السّنه،ج1، ص249، 300، 321، 379، 442 و476
67.امام خمینی(ره)، شرح حدیث جنود، ص97،؛ ترجمه اخلاق، ص380
68.فیض کاشانی، محمدبن شاه مرتضی ، راه روشن؛ ترجمه کتاب المحجه البیضاء ، ترجمه سیدمحمدصادق عارف ، ج4، ص353- امام خمینی (ره)، چهل حدیث، ص 569
69.بحار الانوار، ج92، ص226،المحجةالبیضاء، ج2، ص388
70.بحارالانوار، ج59، ص225و226
71.همان
72.همان
73.اصول کافی،ج2،ص520 ؛ المحجه البیضاء ، ج2 ، ص276 ؛ ریاض السالکین ، ج6 ،ص249
74.العبودیهُ جوهرهُ کنها الرّبوبیه ؛امام خمینی (ره)، اسرارالصلاه ، ص5
75.حلی ، ابن فهد ،عدة الداعی و نجاه الساعی ، ص 310
76.همان
77.وسایل الشیعه، ج1، ص15- نهج البلاغه، ص495- غررالحکم، ترجمه محمد على انصارى، ص395.
78.رعد / 39
79.الاقبال بل لاعمال الحسنه فیما یعمل مرة فی السّنه، ج1، ص101و379- مفاتیح الجنان، ص235- بحارالانوار، ج98، ص162
80.نظامی
81.المحجه البیضاء ، ج7،ص 268
82.دیوان حافظ ، غزل ش 241
83.غررالحکم، ترجمه محمد على انصارى، ج 1، ص 32
84.همان
85.غررالحکم، ج 1، ص 32
86. (رسول اکرم(ص))؛ بحارالانوار، ج77، ص77
87.امیر مؤمنان علی (ع )؛ بحار الانوار، ج77،ص77
88.همان
89.حسکانی، حافظ حاکم، ترجمه محمدباقر محمودی، شواهد التنزیل، ص252
90.اصول کافی، ج2، ص70
91.محلاتى، سید هاشم رسولى، معانى الاخبار، ص 271، به نقل از کیفرگناه و عواقب آن،
92.بحارالانوار، ج77، ص205
93.ریاض السالکین، ج6، ص44؛ الاقبال...، ص26؛ملکی تبریزی ، میرزا جواد آقا، المراقبات، ص170
94.غررالحکم و دررالکلم
95.الکافی، ج2، ص489
96.عده الدّاعی و نجاح السّاعی، ص30
97.بحارالانوار، ج77، ص205
98.بحارالانوار ، ج93، ص275
99.الکافی، ج2، ص489
100.علامه حسن زاده آملی، نور علی نور، ص 9
101.فرقان/77
102.بحارالانوار، ج 90، ص 324
103.اسراء/11
104.اعراف / 29
105.علامه طباطبایی، المیزان، ج2، ص 48
106.بحارالانوار، ج 9، ص 314
107.کافی، ج 2، ص 473
108.ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللآلی، ج 4، ص 19
109.اعراف/ 56
110.بحارالانوار، ج 90، ص 313
111.همان، ج 90، ص 305
112.همان ، ج 90 ص 305
113.شیخ کلینی، کافی،ج 2، ص 475
114.غررالحکم، ص 193
115.کافی، ج 2، ص 494
116.بحارالانوار، ج 90، ص 294.
117.بحارالانوار، ج 90، ص 308
118.کافی ج 2، ص 487
119.وسائل الشیعه، ج 7، ص 112
120.اعراف/ 55
121.کافی، ج 2، ص 476
122.نهج البلاغه، خطبه 127
123.شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 160
124.کافی، ج 2، ص 487
125.الدعوات، ص 52
126.غافر/ 60
127.بحارالانوار، ج 73 ، ص329
128.علل الشرایع، ج 2، ص 584
129.غررالحکم، 10329
130.الخصال، ص 337
131.غررالحکم، 3478
132.الکافى،ج 2،ص324
133.قرآن کریم در این مورد مى‏گوید: (چه بسا چیزى را خوش ندارید، حال آن که خیر و منفعت شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آن که شر و ضرر شما در آن است. خدا مى‏داند، ولى شما نمى‏دانید). سوره بقره،(2) آیه 216
134.ابن‌شعبه ، حسن‌بن‌ ، ترجمه بهراد جعفری، تحف العقول ص 202
135.همان، ص 247
136.مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ص 56

فهرست منابع
1.قرآن کریم
2. امام خمینی( ره ) ،چهل حدیث، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ سی و هشتم 1385 ه.ش.
3. امام خمینی(ره)، شرح حدیث جنود، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،چاپ بیستم 1384ه.ش.
4. ابن بابویه ، شیخ صدوق ، الخصال ،ترجمه یعقوب جعفری ،چاپ دوم ، انتشارات اندیشه هادی، سال 1385ه.ش.
5. ابن منظور،لسان العرب ،بیروت ، داراحیا التراث العربی ، 1408 ه. ق.
6. ابن‌شعبه، حسن‌بن‌، تحف العقول، ترجمه بهزاد جعفری، نشر تهران ،چاپ اول 1385 ه.ش.
7. جوادى آملى، عبد الله، اسرار عبادات، انتشارات الزهراء، 1374 ه.ش.
8. جلال الدین محمد بلخی ( مولوی )، مثنوی معنوی،( تصحیح نیکلسون)، نشر طلوع1379 ه.ش.
9. حسن زاده آملی، رساله نور علی نور در ذکر،‌ذاکر و مذکور،انتشارات تشیع، سال 1371 ه .ش.
10. _________، رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم، نشر فجر، سال 1362 ه .ش.
11. خامنه ای ، علی ، رهبری جمهوری اسلامی ایران، صحنه آرایی دل دعا ، توبه ، استغفار در بیانات مقام معظم رهبری ، چاپ دوم، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت،1386 ه .ش.
12.دیلمی،ابی الحسن،ترجمه ارشاد القلوب،ترجمه سید عبدالحسین رضایی،چاپ سوم،انتشارات اسلامیه، 1377ه .ش.
13. دیوان حافظ شیرازی ، چاپ دهم، انتشارات طلوع آزادی ، تابستان 1381 ه .ش.
14. دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامه دهخدا ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1377 ه .ش.
15. راغب اصفهانی ، مفردات الفاظ قرآن، بیروت ، دار القلم ، 1416 ه . ق.
16. سبحانی نیا ، محمد ، دعاشناسی ، انتشارات هستی نما ، چاپ اول ، زمستان 1387 ه .ش.
17. صحیفه سجادیه ،چاپ اول ، ترجمه شیخ حسین انصاریان ،انتشارات موعود نور ، سال 1376 ه .ش.
18. طباطبائی ، سید محمد حسین،المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه ، قم1417ه. ق.‏( به نقل از برنامه نرم افزاری نور الانوار- جامع التفاسیر نسخه 2 )
19. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ترجمه ی على افراسیابى،مکتبة الاسلامیه،تهران،1383ه.ش.
20. فیض کاشانی، محمدبن شاه مرتضی ، راه روشن، ترجمه کتاب المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ترجمه سیدمحمدصادق عارف، نشر آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آبان1389ه . ش.
21. قمی ، محمد بن علی بن بابویه(صدوق)، علل الشرایع ، دار احیاء التراث العربی 1385 ه.ش.
22. قمی، شیخ عباس،مفاتیح الجنان، ترجمه‌ی الهی قمشه‌ای، 1342 ه .ق.
23. کتاب مقدس، رساله پولس رسول به فلیمون، انتشارات ایلام، 1997م.
24. کارل، آلکسیس، نیایش، ترجمه محمدتقی شریعتی،انتشارات تشیع، قـم، 1355 ه .ش.
25. کوری پارت، ‌بازگشت به دعا در آستانه‌ی هزاره‌ی سوم، انتشارات تشیع ،‌1377ه .ش.
26. کلینی،محمد،اصول کافی،ترجمه‌ی سید هاشم رسولی،نشرفرهنگ اهل بیت(ع)، 1384 ه .ش.
27. لقمانی، احمد، چگونه دعایمان مستجاب می شود، انتشارات بهشت بینش ، چاپ اول بهار 1383 ه .ش.
28. مجلسی، محمد باقر،بحار الانوار ، موسسه الوفاء1430ه.ق.
29. مطهرى، مرتضى ، بیست گفتار،چاپ بیست و چهارم ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اردیبهشت 1385 ه .ش.
30. مصباح یزدی، محمد تقی، بر درگاه دوست، مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی ( ره) ، سال 1385 ه .ش.
31. ری شهری ، محمد، میزان الحکمه،ترجمه حمید رضا شیخی ، دار الحدیث، قم1385 ه.ش.
32. نهج البلاغه،ترجمه ی محمد دشتی ،انتشارات حضور ، چاپ سوم ،زمستان 1379 ه.ش.
33. ویر، کالیستوس، مسیحیت شرقی، ترجمه حمید بخشنده، مجله هفت آسمان، شماره 25
34. پایگاه اطلاع رسانی حوزه به نشانیhttp://www.hawzah.net
35. پایگاه اطلاع رسانی به نشانیhttp://shia-book.blogsky.com
36. پایگاه اطلاع رسانی به نشانی http://ketab.blogfa.com
37. پایگاه اطلاع رسانی به نشانی http://www.elahana.com
38. پایگاه اطلاع رسانی به نشانی http://www.misebook.blogfa.com

 

منبع: اسرار نیایش در تشیع (2)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد